بازگشت

روز بيست و ششم محرم- سال يكصد و چهل و ششم هجري قمري


شهادت علي بن الحسن مثلث در زندان منصور دوانقي.

علي فرزند حسن مثلث، فرزند حسن مثني فرزند امام حسن مجتبي عليه السلام از عابدان و زاهدان علوي در عصر خويش بود. وي كه به «علي الخير» و «علي العابد» معروف بود، در عبادت و بندگي، به ويژه در نماز، حالت خشوع و حضور قلب كامل داشت.

روايت شده است: هنگامي كه در راه مكه، در جايي مشغول نماز بود، يك افعي، داخل لباس او شد. اطرافيان، بهت زده بانگ برداشتند كه: اي علي، خودت را درياب، افعي در ميان جامه هايت قرا گرفته است.

علي اعتنايي به اضطراب و بانگ اطرافيان نداشت و بدون هيچ گونه ترس و واهمه اي به نمازش ادامه داد، تا اين كه افعي بدون زيان رساندن به وي، از جامه اش خارج گرديد.

علي بن حسن، بسان ساير بني الحسن عليه السلام مورد خشم منصور دوانقي (دومين خليفه عباسي) قرار گرفت و به دستور وي به شهادت رسيد.

در اواخر حكومت مروانيان، جنبش هاي مردمي بر ضد بني اميه و حكومت طاغوتي آنان در سراسر جهان اسلام بالا گرفت. در بيشتر اين حركتها، دو گروه بني عباس و بني الحسن عليه السلام كه هر دو از طايفه بني هاشم بودند، رهبري قيام ها را بر عهده داشتند.

سرانجام، حكومت مروانيان سرنگون شد و بني عباس، قدرت را به دست گرفته و خلافت عباسيان را پايه گذاري كردند و با بني الحسن عليه السلام كه رقيب سياسي آنان بودند، به تدريج بناي بدرفتاري در پيش گرفتند.

بني الحسن عليه السلام از خود واكنش نشان داده و بناي مبارزات خويش را استمرار بخشيدند و به فروپاشي حكومت بني اميه قانع نشدند بلكه خواستار برگشت حكومت به خاندان خويش بودند. به همين جهت، محمد (معروف به نفس ذكيه) و ابراهيم فرزندان عبدالله بن الحسن مثني، در مدينه، بصره و برخي از مناطق ديگر اسلامي دست به قيام خونين بر ضد خلفاي عباسي زدند. برادران و عموزادگان آنان و بسياري از نوادگان امام حسن مجتبي عليه السلام همراه آن دو بوده و قيام آن ها را تاييد مي كردند.

ولي در برابر عاملان خليفه در مدينه و بصره، متحمل شكست شده و در اين راه، آن دو و برخي از بني الحسن عليه السلام و بسياري از ياران آنان جان باختند و ساير مبارزان دستگير و يا به شهرها و مناطق ديگر اسلامي متواري و پراكنده شدند.

منصور دوانقي، از آن پس نسبت به نوادگان امام حسن عليه السلام سخت گيرهاي شديدي اعمال نمود و بسياري از آنان را دستگير و در سياه چال هاي مخوف زنداني نمود.

منصور در سال 140 قمري وارد مدينه شد و عبدالله بن الحسن مثني را دستگير و او را مجبور به آشكار ساختن پنهان گاه فرزندانش محمد و ابراهيم نمود. چون عبدالله بن الحسن مثني، سرسختي و مقاومت كرد، او را در خانه مروان بن حكم در مدينه زنداني نمود و پس از او، بسياري از نوادگان امام حسن مجتبي عليه السلام را كه مظنون به همكاري و تاييد قيام بودند، جهت تحت فشار دادن آنان براي معرفي محمد و ابراهيم دستگير و زنداني كردند. اسامي برخي از دستگير شدگان عبارت است از: حسن، ابراهيم و ابوبكر (برادران عبدالله بن الحسن مثني) حسن بن جعفر بن الحسن مثني، عبدالله، علي و عباس (پسران داوود بن الحسن مثني)، محمد و اسحاق (پسران ابراهيم بن الحسن مثني)، عباس و علي عابد (پسران حسن مثلث) و علي فرزند محمد نفس ذكيه.

دستگير شدگان به مدت سه سال در مدينه زنداني بودند. در سال 144 قمري، محمد ديباج (برادر مادري عبدالله بن الحسن مثني) را بر آنان افزوده و بر بدنش تازيانه زدند كه لباسش با پوست بدنش درهم آميخت.

در اين سال، همه آنان را در بندهاي آهنين كرده و با وضعيت رقت باري به سوي عراق حركت دادند. به دستور منصور، آنان را در زندان هاشميه (در حوالي كوفه) در سردابي تاريك زنداني نمودند و بر آنان بسيار سخت گرفتند.

آن سرداب تاريك و مخوف، بلاي جان نوادگان امام حسن عليه السلام گرديد، به طوري كه آنان از شدت تاريكي، شب و روز را تشخيص ‍ نمي دادند و اوقات نماز پنج گانه را با تقسيم قرائت قرآن، تعيين مي كردند و يا با ذكر تسبيح و اوراد علي عابد، اوقات نماز را به دست مي آوردند. علي بن حسن در شكيبايي و بردباري، مقام تام داشت و براي ساير بني الحسن عليه السلام اسوه و الگو بود. روزي عبدالله بن الحسن مثني به علي بن حسن گفت: اي برادرزاده، ابتلا و گرفتاري ما را مي بيني، آيا از خدا نمي خواهي كه ما را از زندان رهايي بخشد؟

علي بن حسن، زماني دراز پاسخ عمويش را نداد، تا اين كه در وقت مناسب، به وي گفت: اي عمو جان، همانا براي ما در بهشت درجه اي است كه به آن نمي رسيم مگر با تحمل اين بلاها و يا بزرگتر از اين بلاها.

در مقابل براي منصور در جهنم، مرتبه اي است كه به آن نمي رسد مگر آن چه را كه مي بيني و بر ما روا داشته است. اگر مي خواهي بر اين شدايد، صبر كنيم، صبر مي كنيم، زيرا به همين زودي راحت مي شويم چه اين كه مرگ به ما نزديك شده است. و اگر خواسته باشي دعا كنم، دعا مي كنم تا همگي رهايي يابيم، وليكن منصور به آن مرتبه از جهنم نخواهد رسيد.

بني الحسن عليه السلام گفتند: ما تا كنون تحمل كرديم، از اين پس نيز صبر خواهيم كرد. از آن روز، سه روز بيشتر فاصله نشد كه علي بن حسن از شدت درد و رنج زندان، جان سپرد و روحش به جنان پرواز كرد.

وي در حالي از دنيا رفت كه سرش بر سجده عبادت بود. علي بن حسن، در هنگام شهادتش، چهل و پنج سال سن داشت و داراي پنج پسر و چهار دختر به اين نام ها بود: محمد، عبدالله، عبدالرحمن، حسن، حسين، رقيه، فاطمه، ام كلثوم و ام الحسن. مادر همه آنان، زينب دختر عبدالله بن الحسن مثني بود.

پنجمين فرزندش حسين، همان شخصيتي است كه دليرانه بر ضد بني عباس قيام كرد و رهبري واقعه «فخ» را بر عهده داشت و در ميدان نبرد همانند امام حسين عليه السلام مظلومانه به شهادت رسيد و اهل بيتش به اسارت درآمدند. [1] .


پاورقي

[1] نک: وقايع الأيام، ص 167، و منتهي الآمال، ج 1، از ص 250 تا 278.