بازگشت

فضيلت كربلا بر مكه


عن الصّادق عليه السلام انّ ارض الكعبة قال مَن مِثلي و قد بني بيت اللّه علي ظهري ياتيني النّاس من كل فجّ عميق و جعلت حرم اللّه و امنه، فاوحي اللّه اليها كفّي و قرّي ما فضل ما فضّلت به فيها اعطيت ارض كربلا الّا بمنزلة الّا برّة غمت في البحر فحملت من مأ البحر و لولا تربة الحسين عليه السلام ما فضّلتك و لولا ما ضمّنة كربلا لما خلقتك و لا خلقت الذّي افتخرت به فقريّ و استقرّي و كوني دنيا متواضعا ذليلا مهيمنا غير مستنكف و لا مستكبر لارض كربلا والّا مسخنده و هويت بك في نار جهنّم.

ترجمه: امام صادق عليه السلام فرمودند: مكه سخن گفت به كرامت هاي خداوند تفاخر نمود و گفت: كيست مانند من و حال آنكه خانه خدا روي من بنا شده و مردم از اطراف به جانب من مي آيند، چون مكّه تفاخر نمود وحي شد، كه اي مكّه بجاي خود باش، نيست فضل خانه كه سبب فضل تو است در جنب فضل كربلا، مگر به مانند سوزني كه در دريا فرو برند، پس چه اندازه آب از دريا برميدارد،

و اگر خاك كربلا نبود تو را فضيلت نميدادم، و اگر آن شخص (امام حسين عليه السلام) كه در آنجا مدفون است نبود نه تو را و نه خانه را خلق مي كردم پس بجاي خود باش و تواضع و خشوع نما، و تكبّر مكن بر كربلا و الّا تو را به جهنّم خواهم انداخت. [1] .

و قال علي بن الحسين عليه السلام اتّخذ اللّه ارض كربلا حرما قبل ان يتّخذ مكّة حرما باربعة عشرين الف عام و انّها تزهر لاهل الجنّة كالكوكب الدّري. [2] .

امام سجّاد عليه السلام فرمودند: خداوند زمين كربلا را حرم قرار داد 24 هزار سال قبل از آنكه مكّه را حرم قرار دهد، و آن زمين ميدرخشد براي مردم بهشت مانند ستاره درخشان.

و عن ابي جعفر عليه السلام قال خلق اللّه كربلا قبل ان يخلق الكعبة باربعة عشرين الف عامٍ و قدّسها و بارك عليها فما زالت قبل ان يخلق اللّه الخلق مقدّسة و مباركة و لاتزال كذلك و جعلها اللّه افضل الارض في الجنّة.

و امام باقر عليه السلام مي فرمايد: خداوند كربلا را خلق كرد 24 هزار سال قبل از آنكه كعبه را خلق نمايد و آن زمين را مقدس نمود و بركت داد و قبل از آن خلق ننموده بود مقدّسي و مباركي مانند آن زمين و خداوند زمين كربلا را در بهشت افضل زمينها قرار داده است. [3] .



هر آنكس عارف حقّ شد بسر شور و نوا دارد

هر آن دل پر ز ايمان شد هواي كربلا دارد



شنيدي كربلا، امّا نديدي اصل معنا را

هر آنكس ديد آنرا صد هزاران مدّعا دارد



بيا بين از شميم درگهش جانها شود زنده

بهر صبحي به از جنّت نسيم جان فزا دارد



گلستان علي در كربلا گشته خزان يكسر

كه بهر ديدنش دلها همه شوق لقادارد



بيا در كربلا بنگر، جلال شاه مظلومان

ببين اين بارگه بي شك تجلّي خدا دارد



با گر آرزو داري، تهي كن عقده دل را

نگر آن شه به زوّارش چه سان مهر و وفا دارد



چه گوئيم اي عزيزان از مزار زاده زهرا

كه خاكش برتري بر كعبه و ارض و سماء دارد




پاورقي

[1] خصائص الحسينيه ص 327.

[2] بحار الانوار ج 10 - تحفة الزّائر.

[3] کشکول النور ج 1 ص 14-.