بازگشت

كاركردهاي سه گانه جنبشهاي اجتماعي


در جنبشهاي اجتماعي سه كاركرد به شرح ذيل مي توان طبقه بندي كرد (با توجه به نظريات تورن):

» 1- كاركرد رابط يا ميانجي بودن: جنبشهاي اجتماعي را در وهله اول مي بايد به عنوان عاملان فعالي، كه ميان افراد از يك طرف و ساختها و حقايق اجتماعي از طرف ديگر نقشي ميانجي به عهده دارند، در نظر گرفت. وظيفه ميانجي بودن به دو صورت كلي انجام مي پذيرد: اول جنبش اجتماعي موجب شناساندن جامعه و ساختهاي اجتماعي آن به اعضاي اين جنبشها و ديگران مي گردد. بنابراين جنبشهاي اجتماعي حقايق اجتماعي را به اعضا تفهيم كرده به عنوان عاملان جامعه پذيري تلقي مي شودند. دوم جنبشهاي اجتماعي وسيله ارتباطي مؤثري در مشاركت به شمار مي آيد و به عنوان گروه اصلي واسط در مي آيد كه اعضاي جامعه به وسيله آن مي توانند منافع خود را حفظ كنند و يا به ايده هاي خود ارزش نهند و در كنش تاريخي مشاركت كنند.

2- كاركرد ايجاد و افزايش آگاهيهاي جمعي

جنبش اجتماعي ذاتا موجب ايجاد و گسترش نوعي شعور جمعي سياسي در دگرگوني اجتماعي است. وجود سازمان و نيز اصول سه گانه آلن تورن، كه در ماهيت جنبش اجتماعي وجود دارد، دائما موجب ايجاد شعور راستين در ميان افراد جامعه مي گردد.

3- كاركرد ايجاد فشار

جنبشهاي اجتماعي با فشاري كه بر نخبگان قدرت وارد مي كنند بر توسعه تاريخي جوامع اثر مي گذارند. اين فشارها امكان دارد به روشهاي مختلفي عملي شود از قبيل:

مبارزات تبليغاتي به منظور تاثير بر افكار عمومي، تهديد، اعتصاب، تحريم، تظاهرات و غيره. با توجه به كاركرد مذكور، برخي جنبشهاي اجتماعي را در رديف گروه هاي فشار قلمداد مي كنند. البته به اين مسأله توجه كافي داشت كه جنبشهاي اجتماعي و گروه هاي فشار يكي نيستند» [1] .


پاورقي

[1] همان: 172 - 169.