بازگشت

يك آزمايش ديگر از بني عقيل


در شب عاشورا هنگامي كه امام حسين(ع) در تاريكي شب خطبه خواند و به تمام ياران اجازه رفتن داد، برادران و فرزندان برادرش و همچنين فرزندان عبدالله جعفر در ادامه سخنان حضرت قمر بني هاشم پاسخ دادند: هرگز چنين كاري نخواهيم كرد! براي آنكه پس از تو زنده باشيم؟! خداوند چنين روزي را به ما نشان ندهد. اينجا بود كه امام حسين(ع) نگاهي به فرزندان عقيل كرده و فرمود: عزيزانم شهادت مسلم شما را بس است، به شما اجازه مي دهم كه برويد فرزندان عقيل كه خود را در يك آزمايشي ديگر مي ديدند، در پاسخ امام(ع) يكصدا گفتند: سبحان الله فما يقول الناس، مردم درباره ما چه مي گويند؟! آيا نخواهند گفت كه ما سيد و بزرگ خودمان را در سخت ترين شرايط رها كرده در حاليكه نه با آنان تيري زده و نه نيزه اي به دشمن وارد ساخته و نه در حمايت از آنها شمشيري زده باشيم. نه به خدا سوگند هرگز نمي رويم بلكه جان و مال و اهل و كسان خودمان را فداي تو مي كنيم. همراه تو خواهيم جنگيد تا به جايگاهت وارد شويم. حسين جان خداوند آن زندگي پس از تو را براي ما زشت گرداند. [1] .

و اين بار نيز با پاسخهاي قاطع و صريح خود از اين امتحان و آزمايش با سربلندي و افتخار بيرون آمدند.


پاورقي

[1] اعلام الوري، ص235، مقتل الحسين مقرم، ص213.