بازگشت

مفهوم صحيح قضا و قدر


«قضا» به معني حكم و قطع و فيصله دادن است. قاضي را از اين جهت قاضي گويند كه ميان متخاصمان حكم مي كند و به كار فيصله مي دهد.

«قدر» يا «تقدير» به معني اندازه و اندازه گيري و چيزي را به اندازه معيني ساختن به كار مي رود.

حوادث جهان، حتي افعال اختياري انسان، از آن جهت كه وقوع آنها در علم و مشيت الهي قطعيت و تحتم يافته، مقضي به قضاي الهي، و از آن جهت كه حدود و اندازه و موقعيت مكاني و زماني آنها تعيين شده، مقدر به تقدير الهي است؛ به عبارت ديگر، پيدايش هر پديده با تمام ويژگيها و خصوصيات آن مظهري از قضا و قدر الهي است.

اينجاست كه اين سؤال مطرح ميشود كه: چگونه ميتوان هم به قضا و قدر معتقد بود و هم انسان را موجودي مختار دانست.

براي حل اين مسأله، متكلمان اسلامي، ابتدا عوامل تأثير گذار در پيدايش يك پديده را به دو گروه تقسيم كرده و سپس با انطباق آن بر خدا و ديگر عوامل جهان، معماي اختيار انسان را در عين اعتقاد به قضا و قدر الهي پاسخ گفته اند. خلاصه مطلب اينكه ما با مطالعه پديده هاي جهان به دو گروه از علل و عوامل مؤثر در پيدايش موجودات پي مي بريم:

1- علل عرضي: اين قسم عواملي هستند كه در كنار هم و با مشاركت يكديگر پديده اي را به وجود مي آورند كه نقش همه آنها در پيدايش پديده در يك سطح است؛ مانند نقش انواع مصالح ساختمان همراه با نيروي كارگر در پيدايش يك خانه، از مجموعه علل عرضي يك پديده به شمار ميروند.

2- علل طولي: علت طولي به عاملي گويند كه در طول يك عامل ديگر قرار گرفته و بر آن اثر مي گذارد كه عامل دوم واسطه ميشود تا اثر عامل اول به معلول منتقل شود؛ در همان مثال، كارفرما، كارگر را اجير مي كند تا با استفاده از مصالح خانه اي برايش بنا كند.

در اين مثال ساختن، خانه را مي توان در يك سطح به كارگر نسبت داد، زيرا كار به طور مستقيم به وسيله او صورت گرفته است و هم ميتوان در سطحي بالاتر به كارفرما نسبت داد.