بازگشت

ديباچه


تجزيه و تحليل حوادث بزرگ تاريخ و از جمله شرح تحليلي زندگي و قيام حضرت امام حسين عليه السلام، نيازمند يك سلسله مطالعات پيگير و مداوم، در رشته هاي تخصصي گوناگوني است كه هر يك در آكادمي ها، دانشگاه ها و كنفرانس هاي علمي جهان و در ضمن هزاران كتاب و رساله از طرف استادان و متخصصين فن، مورد بحث و بررسي است.

تجزيه و تحليل دقيق زندگي و قيام امام احرار، بدان گونه كه شخصيت حقيقي امام و چهره واقعي قيام ترسيم گردد، لزوما ما را با مباحث: تاريخ، فلسفه تاريخ، جامعه شناسي، روان شناسي فرد و جامعه، مباحث مربوط به وراثت و تعليم و تربيت، مطالعه در فعل و انفعالات و تحولات جوامع بشري، بررسي روحيه امت ها و دريافت حالات روحي جوامع و افراد، آشنايي با رژيم هاي سياسي حاكم بر جماعات، بحث هاي مربوط به مذهب و روان شناسي مذهبي، اوضاع جغرافيايي و وضع زندگي اقتصادي جامعه ي انساني و جز اينها... مربوط مي سازد... افزون بر اينها، مطالعه در روحيه ي جامعه ي عرب و خصوصيات اخلاقي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و جغرافيايي آنان - كه سازنده ي تاريخ آنان و هر امت ديگري است، - اوضاع قبل و بعد از اسلام، حدود تأثير اسلام بر جامعه عرب و بقاياي حالات جاهليت بعد از اسلام، احوال شخصي دودمان «هاشم» و «اميه»، عوامل زيرين تحولات پس از پيغمبر صلي الله عليه و آله و زمامداري بني اميه و بالاخره سيستم تربيتي و وضع خانوادگي و


موقعيت اجتماعي و سياسي و محيط خاص دوران اخير زندگي امام، در متن بحث جامع تحليلي مفروض قرار دارد.

مطالعه ي انقلاب هاي تاريخي جهان و ظهور رهبران مذهبي، انقلابي، ملي و آزادي خواه در جوامع انساني از دور و نزديك، قديم و جديد نيز، براي يك مقايسه و تطبيق آموزنده، بسيار جالب و ضروري است.

بحث در تأثيرات مداوم نهضت كربلا و نقش سياسي مسأله در طول 14 قرن گذشته، سير حادثه در ادبيات و نحوه هاي مختلف انعكاس نهضت مزبور در افكار امم و اقوام بر حسب اختلاف زمان و مكان و بالاخره درس هايي كه از اين سرگذشت شورانگيز بايد گرفت، نيز، براي يك حقيقت جوي انقلابي، لازم و واجب است. به علاوه، در انقلاباتي كه جهان به نام مذهب به خود ديده و بخصوص قيام خونين حسيني عليه السلام يك نكته شگرف و فراموش شده وجود دارد و آن جنبه «الهي و معنوي» قيام و انقلاب است مطالعه ي در اين باره، نيازمند درك واقعي سيرهاي معنوي و عرفاني و دريافت حالات شگفت رجال وحي و اولياي خداست؛ و آشنايان راه مي دانند كه امام و ياران پاك نهاد او در آن مرحله ي عظيم انقلابي، چه مدارج اسرار آميزي را طي كرده اند.

خواننده ي هوشمند ما نيك متوجه است كه هر يك از مسايل نامبرده بالا، نه تنها در خور نگارش كتابي جداگانه است؛ بلكه احتياج به بررسي جمعي و تبادل آراء و افكار دانشمندان ورزيده و صاحب نظر و استادان صاحب كرسي رشته هاي مختلف تخصصي فوق دارد، و بنابر اين، بخوبي روشن است كه گام زدن در اين مرحله ي خطير، با فقدان ابزار كافي، جراتي فزون از حد و جسارتي زياده از معمول لازم دارد و به راستي نگارنده ي اين سطور، خود را در اين وادي حيران و سرگردان و در اين دريا دچار غرقاب و طوفان مي بيند؛ ولي خود اين سرگشتگي و طوفان زدگي كه هزاران انسان شرافتمند و آزاده بدان مي نگرند، لذت گناهي را دارد كه در خور عفو و اغماض است!... توجه به مطالب فوق باعث شده بود كه به هنگام جمع آوري يادداشت هاي مربوط به اين كتاب، قلم نگارنده، پيوسته با ترديد و اضطراب بر صفحه ي


نامه به گردش درآيد؛ ولي سرانجام با استمداد از روح بزرگ امام عليه السلام بر آن شدم كه در خور همين سرمايه ي كم، يادداشتها را به رشته نظم كشم و به صورت كتابي كوچك و كم مايه كه به نام جاودانه ي امام حسين عليه السلام بزرگي يافته و گرانمايه شده تقديم خوانندگان ارجمند كنم.

باري: تاريخ، علاوه بر آنكه جالب و خواندني است، آموزنده و عبرت انگيز است و براي آن كس كه مرد عمل و در طلب كمال است، تاريخي جالبتر و خواندني تر است كه آموزنده تر و عبرت انگيزتر باشد، و هر قدر كه در يك تاريخ، عناصر مختلف رواني، عقلي و عاطفي انساني بيشتر نمودار باشد، آموزنده تر خواهد بود. دريافت و تشريح اين عناصر، فلسفه يك تاريخ آموزنده را به وجود مي آورد و اين همان است كه از ديرباز مورد توجه ارباب اديان جهان بوده و پيوسته مردمان را بدان متذكر مي شده اند. تاريخ زندگي و قيام امام حسين عليه السلام نيز بايد از اين وجهه ديده شود. بنابراين، هدف اصلي كتاب حاضر، شناخت عناصر اوليه حادثه پرشور كربلا و دريافت ماهيت قيام خونين حسيني است؛ ولي بايد دانست كه عوامل يك قيام، منحصر به شرايط خاص تاريخي و اجتماعي و سياسي نيست، بلكه سجايا و روحيات پديد آورنده ي يك نهضت نيز، از محركات اوليه چرخ تاريخ است و اين، منافات با اين حقيقت ندارد كه خود اين سجايا و ملكات، معلول يك سلسله علل و عوامل طبيعي ديگر باشد. داوري درباره ي اين كه يك مرد تاريخ، تا چه اندازه لايق اشغال مقام ارجمندي بوده كه بدو داده اند، بدون وقوف بر حالات روحي و شخصيت واقعي او ميسور نيست. يك عده از مردان بزرگ تاريخ، به قول «برتراندراسل»: «آن قدرها هم كه ما گمان مي كنيم بزرگ و بلند مرتبه نيستند و بتي كه از آنها در مغز ساخته اند، آن قدرها هم بلند قامت نيست.» [1] .

بنابراين همان گونه كه وي در جاي ديگر مي گويد: «اگر انسان به جزئيات احوال مردان بزرگ آشنا نباشد، محال است كه بتواند درباره ي شخصيت حقيقي آنها قضاوت


نموده و دريابد كه اين افراد تا چه حد براي اخذ مقام بلندي كه در تاريخ كسب كرده اند، شايستگي داشته اند.» [2] لذا براي ما لازم است كه اولا شخصيت مردي به نام حسين بن علي عليه السلام را بشناسيم و بر زندگي شخصي او وقوف يابيم و آنگاه شرايط خاص تاريخي دوران حيات او را بررسي كنيم تا بتوانيم به هدف او نزديك شويم.

نويسندگاني كه درباره ي امام حسين عليه السلام كتاب نوشته اند، يا به صرف نقل تاريخ پرداخته و با وصف آنكه از زواياي زندگي امام عليه السلام بحث كرده ولي زواياي مزبور را، بكلي از هم جدا و پراكنده ملاحظه كرده اند و در صدد تلفيق جزئيات زندگي و دريافت شخصيت همه جانبه ي رهبر انقلاب كربلا نبوده اند و يا به شرحي تحليلي زندگي و قيام پرداخته اند بدون آنكه به همه جزئيات زندگي وي توجه كنند.

كتاب هاي نوع اول، خسته كننده و كم فايده و كتاب هاي نوع دوم كه بسيار بندرت يافت مي شود، احيانا مبهم و تاريك است. ماهيت انقلاب حسيني، بدون آموزش شرح زندگي او و بدون مطالعه ي اوضاع زمانه او و بدون اطلاع بر متن سرگذشت انقلاب كربلا، به درستي قابل درك نيست. ما ادعا نمي كنيم كه بدين ترتيب مي توانيم چهره واقعي امام و قيام او را ترسيم كنيم؛ ولي از اين رهگذر از يك طرف با بسياري از اصول و مباني حوادث تاريخي آشنا مي شويم و از طرفي مبادي اساسي قيام امام عليه السلام را دريافت مي كنيم.

ما در اين كتاب سعي مي كنيم اين نكته اساسي را مدلل سازيم كه در زندگي شخصيتي چون حسين عليه السلام كه مي تواند راهنماي همه جانبه ي ما باشد، نبايد توجه به يك جهت خاص، ما را از جهات آموزنده و پر ارج ديگر بازدارد.

اين كه ما حسين بن علي عليه السلام را «حماسه تاريخ» ناميده ايم از آن رو است كه وي با همه خصوصيات اخلاقي و روحي و طرز زندگي خويش، آزادي خواهان جهان را به مكتبي ويژه، بر مبنايي عاليتر از آن چه رزمندگان جهان مي خواهند، دعوت مي كند و ايده ي آنان را به رنگي ديگر در مي آورد.

ما در شرح زندگي امام عليه السلام و بررسي خانواده و محيط تربيت و لمس ارگانيزم


روحي و درك موقعيت سياسي و اجتماعي او به يك انسان شرافتمند بزرگوار برخورد مي كنيم كه در عزت نفس و بزرگي روح و طهارت نفس و تواضع و نوع دوستي و فداكاري و ساير خصال حميده ي انساني، در مرتبه اي مافوق تصور قرار دارد و درس زندگي چنين مردي براي يك حقيقت جوي آزاده، در تمام مراحل زندگي، سرمشق و راهنما خواهد بود.

اكثريت كساني كه در مكتب انقلابي حسيني عليه السلام به مطالعه پرداخته و يا بدان ابراز علاقه مي كنند، از اين حقايق پر ارج غفلت كرده، و امام را تنها در قيافه يك مرد انقلابي ديده اند؛ علت اين امر واضح است: ملل استعمار زده و به زنجير كشيده شده، همه ي افكارشان در جهت مبارزه و انقلاب بسيج مي شود و همه چيز را با همين ديده مي نگرند.

ما در عين اين كه مطالعه ي مزبور را در اين كتاب انجام مي دهيم و چهره ي انقلابي امام عليه السلام را مشاهده مي كنيم، از ساير جهات انساني او كه همه، در انقلاب او موثر بوده و نمودار شده است، غافل نخواهيم بود و معتقديم اشتباه و شتابزدگي ما در اين مرحله، بسياري از مسايل اصيل را كه در متن انقلاب الهي امام حسين عليه السلام دخالت داشته، از نظر ما پنهان خواهد كرد.

كتاب حاضر كه از يك انقلاب عظيم سخن مي گويد، حامل يك رسالت تاريخي است و آن توجيه افكار ضد ظلم و استعمار به سمت آيين خدايي و ديد وسيع جهاني و صدق و اخلاص و معنويت هميشه جاويد حسيني عليه السلام است...

اين احساس، در طبقات منور الفكر بر پايه هاي نيكوتر و توجه به يك انقلاب اصيل و راستين و همه جانبه، موجود است و در اين ميان، داعيان مذهب پيوسته مدعي آن بوده و هستند كه در پرتو تعليمات مذهبي و الهام از رويه پيشوايان دين، مي توان به سرمنزل مقصود راه برد و به دوران بدبختي و استعمار و ذلت، پايان داد.

متأسفانه، ادعاي مزبور، با آن كه از دلائلي برخوردار بوده است، اما دلائل مزبور براي بشر كنجكاو و ماجراجوي عصر حاضر، چندان قانع كننده نيستند و يا به


صورت قابل تطبيق بر دنياي روز، تفسير نشده و رهبران نيز در اين فكر نبوده اند كه به فراخور حال جامعه «تز» خود را توجيه و تبيين كنند.

بگذاريم از اين كه اتكاي مذهبيون به «تز» فوق، ناشي از يك نوع غرور و تنبلي فكري و عدم رشد و دريافت معلومات روز و پيشرفت دنياي حاضر بوده است؛

ولي نمي توانيم از ضايعات فكري و تخدير اعصاب عظيمي كه تفكر تبيين نشده ي نامبرده به وجود آورده، صرف نظر كنيم. در اين دنياي آشفته كه اجتماعات بشري، در تب و تاب يك انقلاب همه جانبه به سر مي برد، يكي از رسالتهاي مهم و تاريخي مذهب، رهبري افكار انقلابي و به سامان رسانيدن اوضاع نابسامان اجتماعي بشري است.

به نظر ما درس بزرگي كه از سرگذشت زندگي و قيام امام حسين عليه السلام، بايد گرفت، همين است؛ و ما به لطف الهي، اين مسأله را در كتاب حاضر تعقيب خواهيم كرد؛...

اثر آموزش شخصيت و موقف تاريخي امام احرار عليه السلام و شرايط زمان و علل اصلي قيام او؛ اينست كه ديد سياسي - اجتماعي و موقع شناسي ما را بازتر مي كند و ناگفته پيداست كه امتي به رشد و تعالي مي رسد كه با ديد باز و واقع بينانه، به اوضاع بنگرد و روش خود را بر پايه هاي صحيح استوار سازد. ما با شناخت زندگي و قيام حسين بن علي عليه السلام و درك زمان او، درخواهيم يافت كه براي پيروزي و تداوم يك انقلاب ثمربخش و ايده آل، درك صحيح سياسي، تسلط كامل بر اوضاع روز، دريافت روح جماعات و توجه به اثرات ديرپاي استراتژي همه جانبه و تاكتيك هاي عاقلانه و حساب شده، موقع شناسي و باريك بيني به همراه پايداري و استقامت، صلابت و عزم و تصميم شكست ناپذير، لازم و ضروري است.

بايد هوش و درايت، تدبير و دور انديشي، نقشه ي درست و صحيح، با اخلاص و صميميت، راستي و مردانگي، همگي در راه يك «تز» روشن و تبيين شده بسيج شود، تا بتواند وضعي بهتر به وجود آورد. شما كدام يك از انقلابات به ثمر رسيده ي جهان را سراغ داريد كه بدون برخورداري از اين عناصر، بارور شده باشد؟


از سوي ديگر، با بحث از شخصيت و اخلاق و رفتار و ملكات فاضله و نيروي الهي و معنوي امام حسين عليه السلام و موقعيت او و ياران پاكباز او، براي ما مدلل خواهد شد كه نهضت كربلا، يك قيام الهي و انساني به معني واقعي كلمه است كه از همه ي مراحل خلوص و انسانيت و از عالي ترين مظاهر صفا و وفا و گذشت و بزرگواري برخوردار بوده است. ما در اين نوشته خواهيم فهميد كه: نهضت كربلا از ساير نهضت هاي انقلابي - مذهبي نيز ممتاز بوده و بنابراين بررسي و تحليل اين سرگذشت پرماجرا و حساس، براي هر انقلابي پاكنهاد و مخلصي در سراسر گيتي درس آموز و راهگشاست.

روش بحث ما، از اصل «سنجش نهضت كربلا با حدود مقياس هاي طبيعي و اجتماعي» پيروي مي كند؛ مفهوم اين گفته آن است كه ما زندگي و قيام حسيني عليه السلام را بدون آنكه در هاله اي از اعجاز و ابهام فروبريم، با موازين روشن و قابل دركي كه در دست داريم، مورد بحث قرار مي دهيم.

به عقيده ي ما، شهادت امام حسين عليه السلام و اثرات ديرپاي آن، با موازين مزبور قابل درك بوده و حالت استثنايي ندارد. يكي از اشتباهات متداول در مسايل مربوط به مذهب - اعم از اصول و فروع - اين است كه از اصل «مسأله فراتر از درك ماست» پيروي مي كنيم و در نتيجه، از بحث و تحقيق در اين مسايل فرو مي مانيم؛ اين شيوه، علاوه بر ضايعات فكري بيشماري كه به بار مي آورد، منشأ پيدايش بسياري از خرافات و اوهام شده است. پيروي از همين اصل موجب آن شده است كه نهضتي كه نيروي محركه تاريخ اسلام و شيعه بوده، و سر سلسله نهضت هاي ضد استبداد و ستم تاريخ اسلام و تشيع قرار گرفته، به صورتي غير قابل درك و تقليد، قلمداد شود!... و ما هنوز ندانسته ايم كه چگونه صلح امام حسن عليه السلام و درس امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام با همه ي زمان ها و مكان ها و در كليه شرايط و امكانات، قابل فهم و تقليد است؛ ولي قيام حسيني از فلسفه اي جداگانه و مزبور برخوردار بوده است؟!!

اساسا بايد دانست كه زندگي پيشوايان ديني ما، بر پايه معجزه استوار نبوده و


به طوري كه در اين كتاب خواهيم ديد: قيام حسيني عليه السلام نيز همچون قيام هاي ديگر جهان، معلول يك سلسله عوامل طبيعي و روشن بوده است. اين گفته نه بدان مفهوم است ما در اين نوشته، شخصيت آسماني و بزرگ امام عليه السلام و موقعيت دقيق و جريان حيرت انگيز او را فراموش كرده ايم، بلكه مي گوييم قيام وي از قلمرو قانون و نظام الهي اي كه در جهان حاكم است، مستثني نيست. ما در بحث از آثار و نتايج قيام خواهيم ديد كه حادثه خونين كربلا، حوادث و وقايعي را به دنبال داشته و در جهان اسلام آن چنان موجي ايجاد كرده كه در طول 14 قرن گذشته، از اهتزاز باز نايستاده و نقش اساسي را در حيات اجتماعي و سياسي امت اسلام بازي كرده است و انقلاب حسين بن علي عليه السلام بدون هيچ مبالغه اي به صورت «حماسه تاريخ» همه ي جهان ظاهر شده است. و حتي مي توان گفت اين قيام براي رهايي امتها از قيد و بند اسارت، به طرح جديدي دست زده است.

در كتاب حاضر انحراف مسير جامعه اسلام در استفاده از جريان عاشورا و تحريف كلي بهره هائي كه يك امت زنده و فهميده بايد از چنين سرگذشت آموزنده اي برگيرد، مورد بحث قرار خواهد گرفت و به عوامل اين انحراف و تحريف و روزنه هاي اميد جديدي كه با پيشرفت فكري جامعه ي اسلامي و بالاخص، خانواده ي شيعه ايراني براي بهره مندي صحيح از مكتب انقلاب حسيني، باز شده، اشاره خواهد رفت.

بدين ترتيب، هدف و روح كلي كتاب، شناخت رسالت تاريخي حسين بن علي عليه السلام است و راه ما به شناسايي مزبور، اولا شناخت شخصيت امام عليه السلام و ثانيا دريافت زمان او و ثالثا وقوف به متن سرگذشت عاشورا و آنگاه بررسي ماهيت عوامل و موجبات و آثار و نتايج قيام است، بنابراين ما در سه بخش به ترتيب ذيل با خوانندگان ارجمند سخن مي گوييم:

در بخش اول، از تكوين شخصيت و ارگانيزم روحي و افكار و ايده ها و زندگي


خصوصي و موقعيت اجتماعي امام عليه السلام صحبت مي كنيم.

در بخش دوم، سيماي نيم قرن پس از رسول اكرم صلي الله عليه و آله را از نظر مي گذرانيم و عوامل زيرين انحرافات جامعه اسلامي را طي چند دوره، از مرگ پيغمبر صلي الله عليه و آله تا زمامداري علي عليه السلام و از شهادت علي عليه السلام تا مرگ معاويه، بررسي مي كنيم و آنگاه قيافه سياسي امام در نيم قرن ملاحظه مي كنيم.

در بخش سوم، به اتكاي موارد دو بخش گذشته، استراتژي انقلاب امام احرار و انگيزه هاي دروني متخاصمين و امواج سهمگين و بي پايان انقلاب حسيني عليه السلام و بالاخره درسهائي كه از مكتب انقلابي حسين بن علي عليه السلام بايد گرفت، مورد بحث قرار خواهد گرفت.

هر چند نگارنده ي اين اثر، كوچكتر از آن است كه بتواند ترسيم صحيح و همه جانبه و وسيع از قيام پر ارج و ملكوتي حضرت سيد الشهدأ عليه السلام كند و آن را در معرض افكار صاحب نظران گذارد؛ ولي اميد دارد بتواند كه تا حدود ظرفيت اندك خويش، از آن سرچشمه ي فضيلت و آزادگي، نيرو گيرد و بهره مند شود. و آن را فرا روي خوانندگان گذارد...

اميدوار است كه اين اثر كوچك كه به نام شخصيتي بزرگ، بزرگي يافته، مورد پسند صاحب نظران افتد و در تكوين روح انقلاب مذهبي امت هاي اسلامي، رسالت خويش را به انجام رساند.

پيشاپيش از كاست ها و لغزش هاي خود، پوزش مي طلبد و از خوانندگان صاحب نظر، درخواست يادآوري صميمانه خطاها و لغزش ها را دارد.

تهران - دوم شهريور ماه 1344

محمد جواد حجتي كرماني



پاورقي

[1] درک تاريخ، ص 52.

[2] همان، ص 26.