يسار
او غلام زياد بن ابيه (يا ابي سفيان) [1] بود و روز عاشورا همراه سالم،
غلام عبيدالله بن زياد به ميان آمدند و هماورد خواستند. حبيب و برير تصميم به حركت گرفتند؛ اما امام اجازه نفرمود و چون عبدالله بن عمير كلبي اجازه خواست، حضرت اجازه داد. چون عبدالله بن مصاف او رفت، يسار هماوردي ديگر خواست و عبيدالله بن عمير با زنازاده خواندن او به مصافش رفت و او را كشت. [2] .
پاورقي
[1] ارشاد، ج 2، ص 101.
[2] همان الکامل في التاريخ، ج 4، ص 65، تاريخ الامم و الملوک، ج 4، ص 65.