بازگشت

علي بن قرظه انصاري


او با عمر بن سعد به كربلا آمد؛ در حالي كه برادرش عمرو بن قرظه نزد امام حسين عليه السلام بود و در ركاب آن حضرت به شهادت رسيد. چون عمرو شهيد شد، علي بن قرظه با گستاخي و بي ادبي به امام و پدر عزيز امام جسارت كرد و خطاب به حضرت گفت: برادرم را فريب دادي و به قتل رساندي؟ امام فرمود:

خداوند برادرت را گمراه نكرده است؛ بلكه برادرت را هدايت و تو را گمراه نموده است.

علي بن قرظه به امام گفت: خدا مرا بكشد، اگر تو را به قتل نرسانم و يا در جنگ با تو كشته نشوم. آن گاه بر امام حمله برد. در اين هنگام، نافع بن هلال به سمت پسر قرضه آمد و با نيزه او را زد؛ بطوري كه وي را بر زمين افكند؛ ولي همراهانش او را حمل كرده، از ميدان بيرون بردند و نجات دادند. [1] .


پاورقي

[1] همان، ص 223.