بازگشت

هرثمة بن ابي مسلم


هرثمة، از كساني است كه به همراه اميرمؤمنان عليه السلام در نبرد صفين شركت كرد. در بازگشت از صفين، سپاه امام در كربلا توقف نمود. هرثمه مي گويد: پس از برپايي نماز صبح، حضرت امير عليه السلام مشتي از


خاك كربلا را برداشت و آن را بوييد و فرمود:

«واها لك ايتها التربة، ليحشرن منك اقوام يدخلون الجنة بغير حساب»؛

اي خاك! همانا از تو مردمي محشور مي شوند كه بدون حساب رسي وارد بهشت مي گردند.

هرثمه در ماجراي حماسه ي كربلا، يكي از نيروهاي اعزامي عبيدالله بن زياد بود. او مي گويد: هنگامي كه به سرزمين كربلا رسيديم، به ياد آن حديث افتادم؛ بر شترم نشستم و به سمت امام حسين عليه السلام رفتم. پس از عرض سلام، حديثي از پدر والاي ايشان شنيده بودم، بازگو كردم. امام فرمود:

با ما هستي يا بر ضد ما؟

گفتم: «نه با شما هستم و نه بر شما؛ دخترانم را در شهر نهادم و از ابن زياد بر ايشان نگرانم». حضرت به او فرمود:

«فامض حيث لاتري لنا مقتلا و لا تسمع لنا صوتا، فوالذي نفس حسين بيده لا يسمع اليوم واعيتنا احد فلا يعيننا الا اكبه الله بوجهه في جهنم»؛

برو! تا آن كه قربان گاه ما را نبيني و صداي ما را نشنوي. قسم به آن كه جان حسين دردست اوست! اگر كسي امروز صداي ما را بشنود و به ياريمان نشتابد، هر آينه خداوند او را با صورت در دوزخ مي افكند. [1] .



پاورقي

[1] صدوق، امالي، ص 117؛ ابن‏عساکر ترجمة الامام الحسين عليه‏السلام ص 35؛ بحارلاانوار، ج 44، ص 255؛ عوالم العلوم، ج 17، ص 147؛ موسوعة کلمات الامام الحسين عليه‏السلام ص 379 و 380.