بازگشت

بشر بن عمرو بن احدوث حضرمي


او در روزهاي پيش از عاشورا در كربلا نزد امام آمد و در هنگامه ي پيكار روز دهم، خبر اسارت فرزندش را در ري به او دادند. وي در واكنش گفت: خودم و او را به حساب خدا مي گذارم و دوست دارم بعد از اسيري پسرم، زنده باشم. امام حسين عليه السلام چون سخن بشر را شنيد، به او فرمود:


خدا تو را بيامرزد. من بيعتم را از تو برداشتم. برو و در آزادي فرزندت تلاش كن!..

بشر گفت: درندگان مرا زنده زنده بخورند؛ اگر از تو جدا شوم. امام فرمود:

پس اين لباس هاي برد را به پسرت محمد بده تا براي آزادي برادرش استفاده كند.

آن گاه امام پنج تكه لباس را كه يك هزار دينار ارزش داشت، به او داد. [1] بشربن عرو در حمله ي نخست دشمن به شهادت رسيد. [2] در دو زيارت ناحيه و رجبيه، از او ياد شده است. [3] .


پاورقي

[1] ابصار العين، ص 173 و 174.

[2] مناقب آل ابي‏طالب، ج 4، ص 113.

[3] بحارالانوار، ج 45، ص 70.