بازگشت

برير بن خضير همداني


برير، پيرمردي زاهد، قاري قرآن و از ياران اميرمؤمنان عليه السلام بود و به عنوان يكي از اشراف و بزرگان كوفه، مشهور بود. [1] او را از جمله ي عباد و زهادي دانسته اند كه روزها، روزه داشت و هم شب نماز ميگذارد. [2] او چون از حركت امام آگاه شد، خود را به مكه رساند و به امام پيوست و همراه ايشان به كربلا آمد. [3] .

برير، روز تاسوعا به جهت نصيحت نزد ابن سعد رفت؛ چون به خيمه ي او وارد شد، سلام نكرد. ابن سعد با خشم گفت: من مسلمانم؛ چرا سلام نگفتي؟ برير در پاسخ گفت: اگر تو مسلمان بودي و به خدا و


رسول او ايمان داشتي، با فرزندان و اهل بيت او جنگ نمي كردي و آب را از ايشان بازنمي داشتي. ابن سعد نيز ضمن اقرار بر دوزخي بودن كسي كه در برابر حسين بن علي عليه السلام بجنگد، سخن از دل خوشي اش به مملكت داري راند و گفت كه ملك ري، بزرگ است و ولايتي پر نعمت و نمي توانم آن را ترك كنم. برير نيز پس از اين سخن، نزد امام آمد و از قدرت طلبي ابن سعد به امام گزارش داد. [4] .

برير، در روز عاشورا و پيش از سخنان امام حسين عليه السلام با كوفيان و دشمن سخن گفت؛ اما آنان او را به سخره گرفته، چند تير به سويش پرتاب كردند. [5] برير، پس از حر به ميدان رفت و به دشمن حمله برد و رجزي خواند و جنگيد. بحير بن اوس به او حمله برد و با ضربه ي شمشيري، او را به شهادت رساند. به گفته ي ابن اعثم، بعد از آن، بحير را بسيار ملامت كردند كه برير را كشته؛ حال آن كه او عباد الصالحين بود. [6] .


پاورقي

[1] ابصار العين، ص 121.

[2] الفتوح، ص 897.

[3] ابصار العين، ص 121.

[4] الفتوح، ص 898.

[5] همان، ص 902.

[6] همان، ص 905.