بازگشت

اسلم بن عمرو


او از مواليان امام حسين عليه السلام بود و پدرش ترك بود. اسلم همراه امام به كربلا آمد و روز عاشورا به مصاف دشمن رفت واين رجز را خواندن:



اميري حسين و نعم الامير

سرور فؤاد البشير النذير



اميرم سحين است و چه خوب سالاري است.او مايه شادماني قلب رسول خداست.


او به خوبي جنگيد و بر اثر جراحات فراوان به زمين افتاد. امام حسين عليه السلام به بالين او آمد و ديد كه اسلم هنوز رمقي دارد و به وي اشاره مي كند؛ در آنحال، امام، اسلم را در آغوش گرفت و صورت خود را بر صورت او گذارد. اسلم از اين مهر به وجد آمد و تبسمي كرد و گفت: كيست مثل من؛ در حالي كه پسر رسول خدا، صورت به صورتم گذارده سات و آن گاه جان به جانان تسليم كرد. [1] .


پاورقي

[1] ابصار العين، ص 96.