بازگشت

عبدالرحمن بن عقيل


او پس از كشته شدن ياران امام، از پيش گامان خاندان ابي طالب در نبرد عاشورا بود. عبدالرحمن كه 35 سال داشت [1] به مصادف دشمن رفت و اين رجز را زمزمه مي كرد:



ابي عقيل فاعروفا مكاني

من هاشم و هاشم اخواني



كهول صدق سادة القران

هذا حسين شامخ البيان [2] .



پدرم عقيل است و جايگاهم را بشناسيد؛ از خاندان هاشم و هاشميان برادرانم هستند.

پيران راستي و بزرگان قرآنند و اين حسين، بلندمرتبه و سرور است.

او به خوبي جنگيد و هفده نفر از سوران دشمن را كشت و آن گاه توسط عثمان بن خالد جهني و بشر بن سوط همداني به شهادت رسيد. [3]



پاورقي

[1] لباب الانساب، ج 1، ص 397.

[2] ارشاد، ج 2، ص 107.

[3] مقاتل الطالبيين، ص 96؛ تاريخ الامم و الملوک، ج 3، ص 331؛ ابصار العين ص 91 و 92؛ برخي قاتل او را عبدالله بن عروة خثعمي مي‏دانند. او به سوي عبدالرحمان تير پرتاب کرد (ترجمة الامام الحسين عليه‏السلام من کتاب بغية الطلب، ص 151).