بازگشت

با تنهايي هاي برادر


به فاصله ي دو روز پس از شهادت علي عليه السلام چهل هزار نفر با امام حسن مجتبي عليه السلام بيعت كردند؛ خلافتي هفت ماه با انبوهي از بي مهري هاي دوستان ظاهري و فتنه هاي پيمان شكناني كه اميرمؤمنان عليه السلام آنان را مردنمايان نامرد مي خواند [1] و ترفندهاي دشمني چون معاويه.

امام حسين عليه السلام يگانه حامي و پشتيبان برادر، در اين دوره ي تنهاي بود و در جنگ با معاويه، هم دوش برادر قرار گرفت. كاهلي، ترس، بددلي، دنيا دادگي، خيانت فرماندهان و گريز فوج فوج چهره هاي نامدار و بي نام، سپاه را به گونه اي ناكارآمد ساخته بود كه فرجامي جز صلح را


بر نمي بتابيد امام چون تن به صلح و واگذاري خلافت داد، سبب را اين گونه براي امام حسين عليه السلام باز گفت:

... با كدام معين و ناصر با دشمنان جنگ كنم و با كدام يار و غمخوار طلب حق خويش كنم؟ مي بيني كه اين گروه با پدر بزرگوار ما چه كردند و امروز با من چه معامله پيش آوردند. به اين طايفه، چه اعتماد تون داشت و به اين گروه، چه اميد توان بست؟ [2] .

حسين بن علي عليه السلام در دوره ي پس از صلح كه مي توان آن را دوره ي غربت و تنهايي ناميد، به حمايت برادر برخاست؛ روزگار سختي كه ملامت ها و شماتت هاي دوستان [3] با دشمني هاي معاويه و خاندان اموي همراه شده، امام حسن عليه السلام را آماج حملات قرر داده بود. [4] يكي از اهداف اصلي معاويه، اعتباربخشي به همه ي صحابه ي پيامبر، و كاهش دادن جايگاه و جلوه ي فضيلت هاي اهل بيت بود و در اين راستا، دشنام اميرمؤمنان عليه السلام، اصلي ترين سازوكار او و كارگزارانش تلقي شد؛ به گونه اي كه چون مغيره در سال 41 ق. به عنان والي كوفه منصوب شد، معاويه به او گفت:

دشنام به علي و مذمت او را از ياد مبر! از ياران او عيب جويي كن، حرمت آنان را گوش نكن و ايشان را تبعيد كن. [5] .


مروان حكم نيز كه در اين مقطع اداره ي شهر مدينه را در دست داشت، گستاخي و جسارت به اميرمؤمنان عليه السلام را به اوج رساند و با هر بهانه اي به علي عليه السلام دشنام داد و يك بار در حضور فرزندان معصوم امام، به اهل بيت جسارت كرد. [6] . اين مقطع از تاريخ حيات امام حسين عليه السلام نيز با شهادت مظلومانه ي امام مجتبي عليه السلام رقم خورد و حضرت را در سوگ اين ماتم نشاند؛



فليس حريب من اصيب بماله

و لكن من واري اخاه حريب [7] .



غارت زده آن نيست كه به اموالش آسيبي رسد؛ بلكه غارت زده كسي است كه برادر خود را در دل خاك پنهان سازد.


پاورقي

[1] نهج‏البلاغه، خطبه 27.

[2] الفتوح، ص 764.

[3] به گفته به مورخان برخي از بزرگان در کوفه و مدينه با الفاضي چون «خوار کننده‏ي عرب» و «خوارکننده‏ي مؤمنان» از امام ياد مي‏کردند. (الامامة و السياسه ج 1، ص 14؛ ابن مسکويه، تجارب الامم، ج 1، ص 388).

[4] موسوعه‏ي کلمات الامام الحسين عليه‏السلام ص 207.

[5] محمد بن جرير طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج 4، ص 187.

[6] ابن عساکر، ترجمة الامام الحسين عليه‏السلام ص 145.

[7] بحارالانوار، ج 44، ص 160.