بازگشت

علل سياسي


حاكميت يافتن سياستمداران اموي و رواج فساد و بيعدالتي در حقيقت، انحرافي جدي در مسير جامعه اسلامي بود كه طبعا انحرافات اجتماعي بزرگي را نيز موجب مي گرديد. تلاش يزيد و دستگاه اموي در جهت خاموش كردن اعتراضات مردم، كسب مشروعيت سياسي - مذهبي، هماهنگ كردن جامعه اسلامي با ارزشهاي مولود دستگاه اموي و تحت فشار قرار دادن امام حسين (ع) براي اخذ بيعت، جلوه هايي از انحرافات اجتماعي عميق اين عصر بود.

ارعاب مردم كوفه از سوي امويان و تهديد و تطميع اشراف كوفه توسط عبيدالله بن زياد علاوه بر زمينه هاي مساعد اجتماعي كه در اين مركز وجود داشت [1] .، از عوامل مهمي بود كه كوفيان سست اراده را به ورطه انحراف بزرگ اجتماعي ميكشاند يعني به جنگ حسين (ع) رفتن و در نهايت ريختن خون او را مباح دانستن، در حالي كه امام (ع) همواره به پايگاه كوفه نظر داشت چرا كه ميتوانست نقش مهمي در پيروزي قيام حسين داشته باشد. [2] .

با توجه به اين وضعيت اجتماعي، مي توان تصور نمود كه ابن زياد، براي ناكاميهاي پدرش و قدرت طلبي خود و كسب محبوبيت بيشتري در دستگاه اموي و نيز عمر بن سعد، كه در آروزي رسيدن به منزلت والاي اجتماعي و حكومت ري بود، به رويارويي با امام حسين (ع) پرداخته باشند. علاوه بر اينها سلاح ارعاب و تزوير از سوي يزيد و ابن زياد كارگر افتاده و نقاب از چهره پليد امويان برداشته بود، آنگاه كه ابن زياد در اولين خطبه اش با مردم كوفه كه به استقبال او آمده بودند، فرياد برآورد:

«... تازيانه و شمشير من آماده عقوبت كسي است كه از دستور من سرباز زند و با پيمان من مخالفت كند.» [3] .

روزي ديگر خطاب به مردم كوفه مي گويد:

«... يزيد براي من چهار هزار دينار و دويست هزار درهم پول فرستاده تا ميان شما تقسيم كنم، سپس شما را به جنگ با دشمنش روانه كربلا كنم». [4] .


پاورقي

[1] مفيد ره: الارشاد ترجمه سيد هاشم رسولي محلاتي، انتشارات علميه اسلاميه، تهران 1346، ج 2، ص 52 و 53 و نيز طبرسي: تاريخ طبري، ترجمه پاينده،...، ج 7، ص 2996 و 2997.

[2] مطهري ره: حماسه حسيني، صدرا، 61، ج 2، ص 32.

[3] دينوري: اخبارالطوال، ترجمه محمود مهدوي دامغاني، نشرني، ج 3، تهران 68، ص 281.

[4] جعفريان، رسول: حيات فکري سياسي امامان شيعه،...، ج 1، ص 139 به نقل از ابي‏اعثم، الفتوح، ج 5، ص 157.