بازگشت

چكيده


از ديدگاه جامعه شناسي هنجارهاي اجتماعي جوامع بشري در واقع، تجلي ارزشهاي آن جوامع است و آنچه ميتواند همواره حيات اجتماعي جوامع انساني را تهديد كند، آسيبها و انحراف اجتماعي است كه ممكن است موجب بيگانگي فرد از جامعه و يا از خود بيگانگي جامعه با ارزشهاي بنيادين آن گردد و زمينه هاي بروز رفتارهاي نابهنجار فردي و اجتماعي را نيز فراهم كند.

بنابراين شناخت عميق ارزشها و هنجارهاي اجتماعي و همچنين آسيبهاي اجتماعي مترتب بر آنها اهميت خاصي خواهد داشت. جامعه شناسان، علل گوناگوني را در بروز انحرافات اجتماعي مؤثر ميدانند از قبيل عوامل اجتماعي، محيطي، جمعيتي، سياسي، اقتصادي، رواني و شخصيتي و فرهنگي كه بيش از همه براي عوامل اجتماعي اهميت قائلند در حالي كه با توجه به رهيافت جامعه شناسي ديني همواره عوامل فرهنگي از برتري خاصي برخوردارند.

بر اين اساس ميتوان گفت كه ارزشها و هنجارهاي اجتماعي عصر پيامبر (ص) تا دوران امام حسين (ع) به دلايل متعددي و خاصه عوامل فرهنگي، دچار آفت و انحراف شده بود. لذا تحريف باورهاي ديني و بازگشت به ارزشهاي جاهلي و برتري روحيه قومي بر هنجارهاي اسلامي عصر پيامبر (ص) ثروت اندوزي و گرايش به رفاه و تجمل، تبديل اشرافيت معنوي به اشرافيت مادي، برتري حربه ارعاب و تزوير بر عامل حق طلبي و ظلم ستيزي در روحيه جامعه اسلامي و بويژه مردم كوفه و بي عدالتي و فساد رهبران سياسي و... آسيبهاي اجتماعي عمده اي بود كه امام حسين (ع) از شروع امامتش براي نجات امت اسلامي از اينگونه آسيبها، تلاش گسترده اي را در سطوح مختلفي آغاز كرده بود و در نهايت با شهادتش موجبات تثبيت هنجارها و ارزشهاي اسلامي را فراهم كرد.

شيوه هاي تبليغي امام حسين (ع) در كنترل اجتماعي آن بود كه با تبليغ ارزشهاي اسلامي، سيستم اجتماعي عصر خويش را نظام بخشيد و روابط اجتماعي افراد جامعه را شكل داد تا هنجارها و ارزشهاي اسلامي بدون احساس زور و بطور آزادانه از سوي جامعه پذيرفته شوند و به عبارت ديگر «دروني» گردند؛ اگر چه اين كنترل با آموزشهاي ديني و غير رسمي انجام ميشد، اما امام (ع) همواره مؤثرترين عامل پيشگيري از گناه و ظلم و فساد اجتماعي را تقويت ايمان جامعه اسلامي و ارتباطشان با خدا ميديد و بنابراين، امام (ع) و اهل بيتش «عليهم السلام» لحظه اي از وظيفه امر به معروف و نهي از منكر كه بسي فراتر از وظيفه تبليغ بود، بازنمي ايستادند.