بازگشت

يزيد پول هاي زيادي براي بيعت گرفتن تقسيم كرد


هيچ كس از حاضران به يزيد پاسخي نداد و او را تسليت نگفت تا آن گاه كه عبدالله بن مهام سلولي در مجلس حاضر شد و چند بيت در تسليت يزيد گفت: و سپس مردم به سخن آمدند. يكي از مردان ثقيف به عنوان امير المؤمنين بر وي سلام كرد و گفت:

اي يزيد! تو اگر بهترين پدر را از دست دادي اينك به همه چيز رسيده اي. در مصيبت صبر كن و خداوند را با اين عطاي بزرگي كه نصيب تو كرد سپاسگزار باش. البته هيچ كس مانند تو مصيبت زده نيست، همان طور كه هيچ كس مانند تو به منصب بزرگي نرسيده است. در اين هنگام مردم به طرف او رو آوردند و وي را تسليت و تهنيت گفتند.

مردم شام كه در مسجد اجتماع كرده بودند فرياد برآوردند: هرجا ميل داريد ما را با خود ببريد، همان شمشيرهايي را كه در جنگ با اهل عراق در صفين به كار برديم هم اكنون آماده است. يزيد از آنان سپاسگزاري كرد و پول هاي زيادي بين آن ها تقسيم كرد. [1] .


پاورقي

[1] چهره ي خونين، ص 146.