بازگشت

يزيد شراب خوار


روزي يزيد بعد از قتل امام حسين عليه السلام در مجلس شراب نشسته بود در حالي كه ابن زياد طرف راست او قرار داشت، به ساقي گفت: جام شرابي به من ده كه مغز استخوانم را نشئه سازد، سپس مانند همان جام به ابن زياد تقديم دار. [1]

يزيد شراب خورد و زيادي شراب را به سر امام حسين عليه السلام ريخت زن يزيد آب و گلاب برگرفت و سر امام را پاك بشست. آن شب فاطمه عليها السلام را به خواب ديد كه از آن حضرت عذر خواهي مي كند. پس يزيد دستور داد تا سر امام حسين عليه السلام و اهل بيت و اصحاب او را به دروازه هاي شهر بردند و بياويختند. [2] .

چون سر مبارك امام حسين عليه السلام را نزد يزيد لعين بنهادند، آن ناپاك پاي بر سر امام عليه السلام نهاد. [3] . كار يزيد شرب خمر و ترك نماز و بازي با سگان و محاوله و طنبور و ناي و وطي مادران و خواهران و دختران بوده است. [4] .

مؤلف كتاب الحسن و الحسين عليهما السلام كه از نويسندگان عامه است بعد از ذكر اجمالي از سيره ي يزيد مي نويسد: بي شك اين نوع حكومت كه يزيد برپا كرده بود، مورد رضايت هيچ يك ازمسلمانان نبوده است و البته امام حسين عليه السلام در قيام خود نسبت به چنين عنصري معذور بود، زيرا محاربه و مبارزه با اين اخلاق زشت و ناپسند شرعا واجب بوده است. [5] .


پاورقي

[1] مروج الذهب، ج 3، ص 67.

[2] کامل بهائي، ج 1، ص 188.

[3] کامل بهائي، ج 2، ص 123.

[4] تتمة المنتهي، ص 36؛ مروج الذهب، ج 3، ص 67.

[5] انقلاب مقدس، ص 11.