بازگشت

دعاي امام حسين مستجاب شد


علامه مجلسي از شيخ طوسي به سند معتبر از امام صادق عليه السلام روايت كرده است:

زني در مكه طواف مي كرد. آن زن دست خود را از آستين بيرون آورد مردي دست خود را روي دست آن زن نامحرم گذاشت. آن مرد هر چه سعي كرد نتوانست دستش را جدا كند. تا اين كه مردم قطع طواف كردند و همه آن دو را تماشا مي كردند. خبر به والي مكه رسيد، چون والي حاضر شد فقها را طلبيد. تمام فقها فتوا دادند كه دست آن مرد خائن بايد قطع شود، براي اين كه خلاف اسلام رفتار كرده است. والي گفت: آيا كسي از فرزندان محمد صلي الله عليه و آله در اين جا هست؟

گفتند: بلي امام حسين عليه السلام امشب تشريف فرما شده اند. پس والي حضرت را طلبيد و عرضه داشت: توجه فرماييد چه بلايي بر سر ايشان آمده است! حضرت اين منظره را ديده رو به سوي كعبه گردانيد و دست به دعا برداشت و ساعتي دعا كرد. پس از دعا به سوي آنها آمد و دست آن مرد را گرفته از دست آن زن جدا كرد. پس از اين جريان والي عرضه داشت: اي پسر رسول خدا، آيا عقاب كنم او را به اين كاري كه كرده است؟ حضرت فرمودند: نه [1] .

شايد غرض حضرت اين بوده كه همان مفتضح شدن ميان مردم مكافات عملشان بوده است. ولي متأسفانه اخيرا عده اي مجهول الحال در لباس ‍ روحانيت ترويج وهابيت كرده اين گونه كرامات را منكرند!




واي بر گبر مسلمان نماي

ساخته بر منبر محمود جاي



دعوي دين و دل بي ترس و باك

مسخره بنمود بر اين دين پاك



دزد به محراب چو تنها رود

از پي قنديل و مصلا رود



گربه اگر چه حج اكبر كند

هم به حرم صيد كبوتر كند [2] .




پاورقي

[1] جلاء العيون، ص 303

[2] امير خسرو.