بازگشت

گريه آسمان براي امام حسين


از امام محمد باقر عليه السلام روايت شد [1] كه فرمود: قاتل يحيي بن زكريا [2] و قاتل حسين بن علي عليه السلام هر دو ولد الزنا بودند و آسمان سرخ


نشد مگر براي امام حسين عليه السلام و يحيي پيامبر عليه السلام مظلوم و تا قيامت باقي خواهد بود. و در كتاب تحفة الابرار از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمود:

«ما بكت السماء علي احد الا علي يحيي بن زكريا و الحسين ابن علي، و حمرتها بكاؤها».

«هرگز آسمان بر كسي گريه نكرد، مگر بر يحيي بن زكريا و حسين بن علي، و گريه آسمان سرخي آن است».

در اين جا لازم است فرموده امام سجاد عليه السلام راجع به امام حسين عليه السلام را كه در چند مورد به حضرت يحيي پيامبر عليه السلام شباهت داشت، مقداري توضيح دهيم.

عده اي از محدثان از سيد سجاد عليه السلام روايت كرده اند كه فرمود:

بيرون شديم با پدرم حسين عليه السلام پس فرمود: نيامديم در منزلي و كوچ نكرديم از آنجا مگر آن كه ياد نمود يحيي بن زكريا را و روزي فرمود كه از پستي اين جهان بود كه سر حضرت يحيي بن زكريا را و روزي فرمود كه از پستي اين جهان بود كه سر حضرت يحيي عليه السلام را هديه فرستادند براي زن زناكاري از بني اسرائيل.بعيد نيست كه تكرار ذكر امام حسين عليه السلام و يحيي عليه السلام، اشاره به همين معنا باشد اما وجه شباهتي كه ميان اين دو مظلوم بوده بسيار است و ما به ذكر هشت وجه بسنده مي كنيم:

اول: آن كه همنامي بر اين هر دو معصوم پيش از تسميه آنها نبوده چنان كه در روايات فراوان وارد است كه نام يحيي و حضرت امام حسين عليه السلام را كسي پيش از اين دو مظلوم نداشته.

دوم: مدت حمل هر دو شش ماه بوده چنان كه در چند روايت وارد است.

سوم آنكه قبل از ولادت هر دو اخبار و وحي آسماني به ولايت و شرح مجاري احوال هر دو آمد، چنان كه مشروحا در باب ولادت حضرت سيدالشهدا عليه السلام است. و در تفسير آيه (و حملته امه كرها و وضعته كرها) (سوره احقاف، آيه 46). محدثان و مفسران نقل كرده اند.


چهارم: گريستن آسمان بر هر دو كه در روايات فريقين در تفسير آيه (فما بكت عيلهم السماء و الارض) وارد است.

قطب راوندي روايت كرده: «بكت السماء عليهما اربعين صباحا...».

پنجم، آن كه قاتل هر دو ولدالزنا بوده و در اين باب چندين روايت وارد شده بلكه از حضرت محمد باقر عليه السلام مروي است كه پيامبران را نكشد مگر اولاد زنا.

ششم: آنكه سر هر دو را در طشت طلا نهادند و براي زناكاران و زنازداگان هديه بردند؛ چنان كه در چند روايت آمده است، با اين تفاوت كه سر حضرت يحيي عليه السلام را در طشت بريدند كه خون او به زمين نرسد تا سبب غضب الهي شود. لكن كفاره كوفه و اتباع بني اميه (لعنهم الله) در اين حد نيز رعايت را از حضرت سيدالشهدا عليه السلام نكردند.

هفتم، تكلم سر حضرت يحيي عليه السلام چنان كه در تفسير قمي است، و تكلم سر مطهر سيدالشهدا عليه السلام چنان كه در جاي خود گذشت.

هشتم، انتقام الهي براي حضرت يحيي و امام حسين عليه السلام به كشته شدن هفتاد هزار تن چنان كه در خبر مناقب است.

از تطبيق حال سيدالشهداء با حضرت يحيي عليهماالسلام معلوم مي شود سر احاديث وارده كه آنچه در امت هاي سابق واقع شده در اين امت واقع شود. [3] .

تمام چشم ها روز قيامت گريه مي كنند به شدت و ناراحتي، مگر چشمي كه براي امام حسين عليه السلام گريه كرده باشد. پس آن چشم روز قيامت شاد و خندان است. [4] .

آسمان چهل روز براي امام حسين عليه السلام خون گريه كرد. [5] .


از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه پس از كشته شدن امام حسين عليه السلام آسمان چهل روز گريه كرد. سؤال شد از علامات گريه آسمان؟ فرمود: آفتاب طلوع مي كرد در حالي كه سرخ بود و غروب مي كرد در حالي كه سرخ بود. [6] .

در تذكرة سبط بن جوزي از هلال بن ذكوان نقل شده كه چون حسين عليه السلام شهيد شد، دو يا سه ماه گذشت، ديوارها را گويي خون آلوده مي ديدم از هنگام نماز صبح تا غروب آفتاب و گفت: به سفري رفتيم، باران بر ما باريد كه نشانه آن در جامه هاي ما مانند خون بماند. [7] .

طبرسي در اعلام الوري از زهري روايت مي كند كه گفت: به ما رسيده كه هنگام قتل امام حسين بن علي عليه السلام هيچ سنگي را بر نمي داشتند جز آنكه زير آن خون تازه بود. [8] .

زمان كشته شدن حسين بن علي عليهماالسلام آسمان خون مي باريد و همه چيز در نظر ما رنگ عزا و خون به خود گرفته بود. [9] .

وقتي امام حسين عليه السلام كشته شد آسمان گريه كرد و گريه آسمان آن بود كه صفحه آسمان تماما سرخ شده بود. [10] .

ابن سيرين گفته است: بعد از يحيي بن زكريا، آسمان بر احدي گريه نكرد مگر بر امام حسين. [11] .


پاورقي

[1] حديقة الشيعه، ص 501.

[2] مدينة المعاجز، ص 238؛ کامل الزيارات، ص 91.

[3] منتهي الامال، ج 1، ص 446.

[4] خصائص حسيني، ص 143.

[5] مناقب، ج 4، ص 54؛ مدينة المعاجز، ص 238؛ خصال، ص 174؛ کامل الزيارات، ص 91.

[6] اثبات الوصيه، ص 127؛ دمعة الساکبه، ص 272.

[7] نفس المهوم، ص 287؛ کشف الغمه، ج 2، ص 179؛ کامل الزيارات، ص 91.

[8] اعلام الوري، ص 219.

[9] اثبات الهداة، ج 5، ص 186.

[10] احقاق الحق، ج 11، ص 477.

[11] احقاق الحق، ج 11، ص 476؛ کامل الزيارات، ص 90.