بازگشت

چاره عذاب قبر با تربت


در غيبت شيخ طوسي آمده كه عبدالله بن جعفر حميري به حضرت حجت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نوشت: آيا جايز است در قبر ميت از


تربت بگذارند يا نه؟

فرمود: بلي مي گذارند، با حنوط ميت مخلوط مي كنند ان شاء الله.

و از حضرت امام رضاعليه السلام روايت شده چه مانع است يكي از شما را هر گاه ميت را دفن كند مقابل رويش تربتي از خاك امام حسين عليه السلام گذارد و زير سرش مگذارد.

علامه مجلسي عليه الرحمه در تحفة الزائر گويد: مستحب است با ميت در قبر نهادن تربت و كفن را با آن نوشتن.

شوشتري در خصائص الحسينيه گويد: از خصائص تربت مقدس يكي آن است كه هر گاه با مرده در قبر باشد براي او در قبر امان است. آقاي بهبهاني در خواب از امام حسين عليه السلام پرسيد: آيا از كسي كه در جوار شما دفن شده سؤال مي كنند؟ فرمود: كدام فرشته را جرأت مي كند كه از او بپرسد. [1] .

ابوالفرج از محمد بن حسن اشنائي نقل كرده، بعد از تخريب قبر سيدالشهداء عليه السلام به دست متوكل عباسي لعنة الله خود را در خطر انداختيم و با مرد عطاري براي زيارت امام حركت كرديم. روزها پنهان و شب ها راه مي رفتيم تا به غاضريه رسيديم. نيمه شب از دو پاسگاه كه خواب بودند گذشتيم و خود را به قبر رسانيدم، نشاني نداشت، جست وجو مي كرديم، تا به صندوقي كه دور قبر بود و سوزانده بودند رسيديم. جاي خشت ها چون خندق فرو رفته بود. زيارت كرديم، بوي خوشي از آن استشمام نموديم كه مانندش بو نكرده بوديم. من به رفيق عطر فروش گفتم: بو كن چه عطري است؟گفت: به خدا از هيچ عطري آن را نبوييده ام.

با قبر وداع كرديم و رفتيم و گرد آن چند جا نشانه گذاشتيم. چون متوكل كشته شد با جمعي از سادات و شيعه سر قبر رفته آن نشانه ها را آورديم و آن را به صورت اول باز گردانيديم. صدق زيارت روشن شد.


«اشهد لقد طيب الله بك التراب واوضح بك الكتاب».

«گواهم كه خدا خاك را به تو خوشبو كرد و كتاب را به سبب تو روشن كرد.» [2] .


پاورقي

[1] مقتل جامع، ج 3، ص 294.

[2] مقتل جامع، جلد 2، ص 70.