همچنين مسيو ماريين مي گويد:

بزگترين دليل بر اين كه حسين عليه السلام به قتلگاه رفت و ابدا قصد سلطنت و رياست نداشت اين است كه حسين عليه السلام با آن علم و سياست و تجربه كه در عهد پدر و برادر در مقاتلت با بني اميه حاصل نموده بود مي دانست كه با عدم موجودي اسباب خود و آن همه اقتدار يزيد مقاومت با او ممكن نيست. ديگر آنكه حسين عليه السلام بعد از پدر پيش ‍ گويي از كشته شدن خود مي نمود و از آن ساعتي هم كه از مدينه حركت كرد بي پرده به آواز بلند مي گفت كه من براي كشته شدن مي روم و به جمع همراهان خود همين را محض اتمام حجت بيان مي كرد كه هر كس به طمع جاه و مال با او بيعت كرده ترك همراهي او را گيرند و ورد زبانش اين بود: من راه قتلگاه در پيش دارم.