بازگشت

معاويه روايت مي كند


اهل سنت به اسناد صحيح از معاويه بن ابي سفيان روايت كرده اند كه روزي به سعد وقاص گفت: چه چيز تو را مانع مي شود كه ابوتراب [1] را سب كني؟ سعد گفت: به خاطر سه چيز كه پيغمبر صلي الله عليه و آله فرموده او را سب نمي كنم. اگر يكي از آن سه چيز را من داشتم براي من از هر نعمتي بهتر بود به ياد دارم كه وقتي پيغمبر به يكي از جنگ ها [2] مي رفت او را به جاي خود در مدينه گذارد علي گفت: يا رسول الله! شما مرا با زنان و بچه ها به جا مي گذاريد؟


پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود: نمي خواهي نسبت به من به منزله ي هارون نسبت به موسي باشي جز اين كه بعد از من پيغمبري نيست؟

و شنيدم كه در روز جنگ خيبر فرمود: فردا پرچم اسلام را به دست كسي مي دهم كه خدا و پيغمبر هم او را دوست بدارد ما گردن كشيديم كه ببينيم او كيست ناگاه فرمود: بگوييد علي بيايد. وقتي حضرت علي عليه السلام را آوردند چمشش درد مي كرد. پيغمبر كمي آب دهان به چشم او ماليد و پرچم به دستش داد و خداوند جنگ خيبر را به دست او فتح كرد. [3] .

و چون آيه (قل تعالوا ندع أبناءنا...) نازل شد پيغمبر صلي الله عليه و آله علي و فاطمه و حسن و حسين را خواند و فرمود: پروردگار اينان اهل بيت من هستند.


پاورقي

[1] کنيه ي حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بوده است.

[2] اين جنگ، جنگ تبوک بود، پيغمبر صلي الله عليه و آله هنگام عزيمت از مدينه، علي عليه السلام را به جاي خود در مدينه منصوب کرد و فرمود: تو نسبت به من مانند هارون نسبت به موسي هستي يعني وزير و جانشين من هستي.

[3] فروغ هدايت، ص 221 به نقل از خصائص نسائي، ص 32، کنزالعمال، ج 6، ص 405.