امام حسين در آيه تطهير
(انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا) [1] .
«خدا چنين مي خواهد كه هر رجس و آلايش را از شما خانواده ي نبوت ببرد، و شما را از هر عيب پاك و منزه گرداند.»
آيه ي شريفه از نظر سني [2] و شيعه [3] در فضيلت پيغمبر صلي الله عليه و آله و علي و فاطمه و حسنين عليهم السلام نازل شده است.
عده اي نيز گفته اند كه درباره ي زنان پيغمبر صلي الله عليه و آله نازل شده است [4] اگر آيه درباره زنان پيغمبر صلي الله عليه و آله بود، بايد ضمير مؤنث ذكر مي شد تا به سياق صدر آيه دلالت داشته باشد.
ام سمله مي گويد: آيه تطهير نيز در منزل من در خصوص هفت نفر نازل شده است: جبرئيل و ميكائيل و رسول الله صلي الله عليه و آله و علي و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام.
سپس مي گويد: من در منزل بودم، عرض كردم، يا رسول الله آيا من از اهل بيت توام؟ فرمود: خير تو از زنان پيامبري؟ [5] .
جامع ترمذي به اسنادش از انس بن مالك روايت مي كند كه از رسول خدا
صلي الله عليه و آله پرسيدم: كدام يك اهل بيت بيشتر مورد توجه شماست؟
فرمود: حسن و حسين عليهماالسلام.
مالكي در فصول المهمه صفحه ي 9،از جامع ترمذي نقل مي كند: از وقتي كه آيه ي تطهير نازل شد قريب شش ماه هر روز رسول الله صلي الله عليه و آله در هنگام نماز به در خانه ي فاطمه عليهاالسلام مي آمد و آيه تطهير را مي خواند.حضرت در وقت نزول آيه فرمود:
«اللهم أهل بيتي و خاصتي فأذهب عنهم الرجس و طهرهم تطيرا» [6] .
در صحيح مسلم و جامع الاصول روايت شده است: حصين بن سمره از زيد بن ارقم پرسيد: آيا زنان رسول خدا صلي الله عليه و آله از اهل بيتند؟ زيد گفت: نه به خدا قسم، زيرا كه زن مدتي با شوهر خود است، چون طلاقش داد به خانه پدرش مي رود و به قوم خود ملحق مي شود و از شوهر به كلي جدا مي شود. بلكه اهل بيت او خويشان او هستند كه صدقه برايشان حرام است و هر خانه و به هر كجا بروند از اهل او جدا نيستند. [7] .
آيه تطهير در حق پنج بزرگوار محمد صلي الله عليه و آله، علي، فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام نازل شده است. [8] .
پاورقي
[1] سوره احزاب، آيه 34.
[2] از نظر سنيان، 41 روايت نقل شده است: غاية المرام، ص 287.
[3] از نظر شيعه 34 حديث نقل شده است: غاية المرام، ص 292.
[4] براي توضيح بيشتر به صفحات بعد همين کتاب مراجعه شود که مخالفان پنج نور الهي را معرفي نموده ايم.
[5] مجمع الزوائد، ص 167.
[6] مسند احمد حنبل، ج 6،ص 304،تفسير برهان، ج 3، ص 319، النص و الاجتهاد ص 101.
[7] شبهاي پيشاور،ص 608.
[8] درر السمطين، ص 239.