ام الفضل كه دختر حارث [1] زوجه ي عباس بن عبدالمطلب است مي گويد: پيش از تولد امام حسين عليه السلام در خواب ديدم كه پاره اي از گوشت مبارك [2] پيامبر صلي الله عليه و آله جدا شده و به دامن من افتاده تعبير اين خواب را از رسول خدا صلي الله عليه و آله پرسيدم حضرت فرمود: خواب خوبي ديده اي، مولودي از فاطمه به نام حسين به دنيا مي آيد، او را به تو مي سپارم پس از تولد آن بزرگوار نبي گرامي صلي الله عليه و آله او را به ام الفضل سپرد.

ام الفضل مي گويد: او را خدمت پيامبر صلي الله عليه و آله بردم، حضرت او را بر زانوي خويش نهاد و بسيار بوسيد پس از لحظه اي من او را از حضرت گرفتم امام حسين عليه السلام گريه كرد پيامبر صلي الله عليه و آله ناراحت شده فرمود: اي ام الفضل، هيچ مي داني آزردن حسين كاري آسان نيست. من حسين را گذاشتم تا براي حضرت آب بياورم. پس از لحظه اي باز گشتم، ديدم رسول خدا صلي الله عليه و آله گريه مي كند پرسيدم يا رسول الله چرا گريه مي كنيد؟

فرمود: لحظه اي پيش جبرئيل آمد و مرا خبر داد كه امتم اين فرزند را به قتل مي رساند و او را با لب تشنه شهيد مي كنند. [3] .

ام الفضل لبابه ي كبري همسر عباس بن عبدالمطلب مواظب پرورش حسين عليه السلام بود. او را نوازش مي كرد و با اين نغمه او را در گهواره خواب مي كرد يا در آغوش مهر خود بال و پر مي داد و بالا و پايين مي انداخت و مي خواند و گاهي به پشت كودك مي زد كه آرام بگيرد و به خواب برود:

يابن رسول الله، يابن كثير الجاه؛

فرد بلا أشباه؛

أعاذه الهي، من أمم الدواهي.


- اي پسر رسول خدا، اي پسر كثير الجاه

- فرد بي بديل (حسين فرد بلا اشباه است يا رسول الله؟)

- خداي من او را از تير بلا كه به سوي او هدف گيري كنند در پناه خود نگهدار. [4] .