بازگشت

سخنان پرشور مسلم در شب عاشورا


امام حسين عليه السلام در شب عاشورا براي آخرين بار ياران خود را آزمود و به آنها فرمود: هنگام شهادت فرارسيده و من بيعت خود را از شما برداشتم. از تاريكي شب استفاده كنيد و راه شهر و ديار خويش را پيش گيريد. در اين حال، اولين كسي كه پس از بني هاشم از جاي برخاست و سخنان پرشوري در تاييد مواضع به حق امام بيان كرد مسلم بن عوسجه اسدي بود. وي به امام گفت: ما چگونه دست از ياري تو برداريم! در اين صورت در پيشگاه خدا چه عذري خواهيم داشت! به خدا سوگند، من از تو جدا نمي گردم تا با نيزه ي خود سينه ي دشمنانت را بشكافم و تا شمشير در دست من است با آنان بجنگم و


اگر هيچ سلاحي نداشتم با سنگ و كلوخ به جنگشان مي روم تا جان خود را به خداي جان آفرين تسليم كنم. [1] سوگند به خدا، ما دست از ياري تو برنمي داريم تا بدانند كه ما حرمت پيامبر را در حق تو رعايت نموديم. به خدا سوگند كه من در مقام ياري تو به رتبه اي رسيده ام كه اگر بدانم كشته مي شوم، آن گاه مرا زنده كنند و بكشند و بسوزانند و خاكستر مرا بر باد دهند و اين كردار را هفتاد مرتبه با من به جاي آوردند، هرگز از تو جدا نخواهم شد، تا هنگامي كه مرگ را در خدمت تو ملاقات كنم و چگونه اين خدمت را به انجام نرسانم و حال آن كه يك شهادت بيش نيست و پس از آن، كرامت جاودانه و سعادت ابدي است. [2] .

سخنان تحسين آميز مسلم بن عوسجه در جمع ياران امام آن قدر پرشور بود كه برخي ديگر از ياران امام را نيز واداشت كه به نشانه حمايت از امام حسين عليه السلام سخناني بيان كنند.



پاورقي

[1] سخنان حسين بن علي ص 198، کامل بن اثير ج 3 ص 417، انساب الاشراف ج 3 ص 185 مقتل الحسين مقرم ص 213، ابصار العين ص 109.

[2] منتهي الامال ج 1 ص 339.