بازگشت

مقدمه


تاريخ زندگي بشر حاكي از آن است كه هر هنگام كه جوامع را نابساماني فرهنگي و اجتماعي فراگرفته است، پيامبران و مصلحان به دستور خداوند در جهت هدايت مردم و نجات و اصلاح جامعه اهتمام ورزيده اند.

اسلام به عنوان كاملترين دين الهي بر محمد (ص) نازل شد تا هم جامعه زمان وي اصلاح گردد و هم حاوي اصول دستورهايي باشد كه براي آحاد بشر قابل اجرا در هر زمان پس از وي باشد و موجب هدايت و نجات جامعه گردد. در نوشته حاضر سعي بر آن است تا در يك بررسي تطبيقي از ديدگاه جامعه شناسي - تاريخي نشان دهيم كه علت اساس قيام امام حسين (ع) تداوم و تجديد اسلام پيامبر (ص) است و قيام امام خميني (ره) نيز با الهام از قيام امام حسين (ع) و در جهت تحقق اهداف آن به وقوع پيوسته است. امام خميني (ره) خود نيز فرموده اند:

انقلاب اسلامي ايران پرتوي از عاشورا و انقلاب عظيم الهي آن است.

فرض اساسي ما در اين پژوهش اين است كه هر دوي اين قيامها با عنايت از دستورهاي كلي اسلام درباره اصلاح و تغيير جامعه به وقوع پيوسته اند و اين دستورها براي همه زمانها قابل پيروي و تطبيق است. در اين بررسي ما از روشي كه توماس اسپريگن در كتاب فهم نظريه هاي سياسي [1] پيشنهاد كرده است بهره برده ايم و بنابراين در بخش اول از ديدگاه جامعه شناسي - تاريخي آسيب هاي جامعه اسلامي را در زمان هر يك از دو رهبر بزرگ الهي مورد بررسي قرار مي گيرد و در بخش دوم به راههاي اصلاح و

شيوه هايي كه اين دو رهبر براي درمان آسيبها و اصلاح جامعه پيشنهاد مي كنند اشاره شده است.


پاورقي

[1] اسپريگن، توماس فهم نظريات سياسي ترجمه فرهنگ رجايي، انتشارات آگاه، چاپ اول 1365 .