بازگشت

راجع به ورود جابر در اربعين و نقل كلام بعضي از معاصرين


ص:- 385- س:- 14 گفته شد: كه ورود جابر بن عبدالله انصاري (ره) در أربعين و أسراء اهل بيت (ع)به كربلاء گرچه در يك روز اتفاق افتاده است باز او اول زائر است:

پس از مدتي مطلع شدم بر كلمات أرزنده ي فاضل معاصر محقق آقاي هاشم معروف الحسني كه تصريح فرموده كه ورود جابر بن عبدالله انصاري (ره) به كربلاء در اربعين اول سيدالشهداء (ع) يك روز قبل از ورود اسراء بوده است ولي مدرك و مصدر نقل خود را ذكر نكرده است.

و عين عبارات ايشان در اثر خالدش كتاب «سيرة الائمة الاثناعشر» ج 2 ص 132 ط بيروت نقل مي شود و كلمات ايشان نظر بر اين كه از روي تحقيق و نقليات شان از مدارك صحيحه و مصادر مورد اعتماد است و لذا بسيار محل اطمئنان است- مي فرمايد:

و يروي بعض الرواة ان يزيد بن معاوية خير الامام زين العابدين


(ع) بين البقاء بالشام و الرجوع الي المدينة فاختار الرجوع اليها فجهزهم يزيد ابن معاوية و أرسل معهم من يتولي ارادة شؤونهم و رعايتهم خلال طريقهم و طلبوا من الدليل ان يعرج بهم علي كربلاء فأجابهم لذلك.

و كان جابر بن عبدالله الانصاري و جماعة من بني هاشم قد شدوا الرحال لزيارة الحسين (ع) فوردوا كربلاء قبل وصول السبايا اليها بيوم واحد و فيما كان جابر بن عبدالله و من معه يجولون بين القبور و اذا بموكب الامام قد أطل عليهم من ناحية الشام، فقال له قائده و كان جابر مكفوف البصر: اني أري سوادا قد طلع علينا من ناحية الشام فخاف ان يكون الموكب لاحد من أتباع يزيد او ابن زياد، فقال جابر: اذهب و أتنا بخبره مسرعا فان كان من أتباع ابن زياد لعلنا نأوي الي ملجأ، و ان كان لعلي بن الحسين (ع) و عماته و أخواته فأنت حر لوجه الله، فمضي و ما لبث ان رجع مسرعا و هو يقول: يا جابر قم و استقبل حرم رسول الله (ص) هذا زين العابدين (ع) قد جاء بعماته و أخواته، فقام جابر يمشي حافي الاقدام مسرعا حتي دنا من الامام زين العابدين (ع)، فوقع عليه يقبله و يبكي فارتج المكان من كثرة البكاء.

و قال له الامام (ع): يا جابر ههنا والله قتلت رجالنا و ذبحت اطفالنا و سبيت نساءونا و حرقت خيامنا.

بنابراين كه جابر رحمه الله يك روز قبل از ورود اسراء وارد كربلاء


شده پس اول زائر گفتن به جابر رحمه الله صحيح بوده و او اول زائر است ولي ورود جابر به كربلاء يك روز قبل از ورود خاندان رسالت خلاف تصريح بزرگان است كه در يك روز وارد شده اند چنانچه شرح داده شد.

و ناگفته نماند: از فرمايش جابر رحمه الله به غلامش با سرعت برو و سوادي كه ديده مي شود خبر آن را به ما بياور هرگاه از اتباع ابن زياد است شايد ما پناهگاهي به خودمان پيدا كنيم هرگاه علي بن حسين (ع) است پس تو در راه خدا آزاد هستي.

از اين كلام جابر بن عبدالله رحمه الله معلوم مي شود كه آن بزرگوار آگاهي از مراجعت امام (ع) داشته است و در انتظارش بوده كه گفته: اگر امام سجاد (ع) باشد تو در راه خدا آزادي- و احتمال مي داده سوادي كه از جانب شام نمايان گشته امام علي بن الحسين (ع) بوده باشد و گويا از آزادي امام (ع) از دست يزيد با خبر بوده و جابر (ره) اين قضيه را از رسول الله (ص) و اميرالمؤمنين (ع) نيز شنيده است چنانچه آمدنش به زيارت كربلاء بعد از شهادت امام حسين عليه السلام به دستور و امر رسول الله (ص) بوده است چنانچه سابقا نيز به اين مطلب اشارت رفته است.

و لابد جابر (ره) اين را هم شنيده بوده كه در زيارت اربعين با


امام سجاد عليه السلام ملاقات خواهد كرد و لذا به غلامش دستور داده اگر سوادي كه نمايان شده علي بن الحسين عليهماالسلام باشد تو آزادي، پس در جابر (ره) حالت انتظاري براي آمدن امام سجاد عليه السلام بوده است و الا از كجا احتمال مي داده كه سواد نمايان شده اگر از طرف ابن زياد نباشد پس امام علي بن الحسين عليهماالسلام است و همان طور هم شده است.