بازگشت

يزيد دست و پاي خود را گم كرده بود


بنابر آنچه بيان شد يزيد پليد دست و پاي خود را گم كرده بود و نمي دانست چه حيلت انديشد تا جلو تنفر و انزجار مردم را بگيرد


و يورش مردم به دربارش كه او را بكشند و مروان از نيات مردم آگاه شده و يزيد را از واقع امر آگاه ساخته و او را وادار به حركت دادن به اسراء اهل بيت كرده است واضح مي سازد هفت روز عزاء برپا كردن بر سيدالشهداء عليه السلام بسيار بعيد است بلكه كليه مدت ماندن آنها در دمشق هفت روز شده است با آن هيجان مردم و اضطراب و تشويش در اذهان آنها چطور مي توانست اهل بيت را در دمشق بيشتر نگه دارد و تا چهل روز سر مطهر را در مناره ي مسجد جامع آويخته باشند يا آن سر انور اطهر را با اسراء خاندان رسالت به مدينه فرستاده باشد بلكه ملاحظه ي سياست يزيد و حيله ي وي براي جلب قلوب ايجاب مي كرده كه رأس مطهر را هر چه زودتر به بدن اطيب برگرداند تا جلو توجه افكار عمومي مردم را در بدبيني به خودش گرفته و بر خويش جلب نمايد چنانچه عموم شيعه ي اماميه بر آن قائلند و ناگفته نماند كه طبري گفته سه روز عزاء نگاه داشتند اهل بيت را در اول ورودشان به دمشق در خانه ي ويراني مسكن داده اند چنانچه در بصائرالدرجات از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه علي بن الحسين عليه السلام را با همراهان نزد يزيد بن معاوية بردند آنها را در خانه ي ويران مسكن دادند يكي از ايشان گفت: ما را در اين خانه منزل دادند كه سقف فرو افتد و ما را بكشد پاسبانان به زبان رومي مي گفتند: اينها را بنگريد از خراب شدن خانه مي ترسند


با آن كه فردا آنها را بيرون مي بردند و مي كشند علي بن الحسين عليهماالسلام فرمود: هيچ كس از ما زبان رومي را نيكو نمي دانست جز من.