بازگشت

موعظه ي اميرالمؤمنين بنوف بكالي و نهي از عمل «بريد»


ص:- 148- س:- 17 (همان عمل و وظيفه ي بريد در آن زمان بوده است)

اميرالمؤمنين سلام الله عليه در مواعظ بليغه و عاليه ي خود بنوف بكالي رضوان الله عليه او را از عمل «بريد» نهي فرموده است و اين خبر به خوبي مي رساند كه عمل بريد قبل از زمان معاوية بن صخر وجود داشته است.

نوف بكالي (ره) گويد [1] : شرفياب شدم به محضر اقدس امام اميرالمؤمنين عليه السلام و آن حضرت در رحبه ي مسجد كوفه بود و عرض كردم:السلام عليك يا اميرالمؤمنين و رحمة الله و بركاته فرمود: و عليك السلام


يا نوف و رحمه الله و بركاته. عرض كردم يا اميرالمؤمنين عليه السلام به من موعظه بفرمائيد فرمود:

يا نوف احسن يحسن اليك [2] فقلت زدني يا اميرالمؤمنين فقال: يا نوف ارحم ترحم. فقلت: زدني يا اميرالمؤمنين فقال: قل خيرا تذكر بخير فقلت: زدني يا اميرالمؤمنين فقال: يا نوف اجتنب الغيبة فانها ادام كلاب النار ثم قال: قال عليه السلام: يا نوف كذب من زعم انه ولد من حلال و هو يأكل لحوم الناس بالغيبة. و كذب من زعم انه ولد من حلال و هو يبغضني و يبغ الائمة من ولدي، و كذب من زعم انه ولد من حلال و هو يحب الزنا،و كذب من زعم انه يعرف الله عز و جل و هو يجتري علي معاصي الله كل يوم و ليلة، يا نوف اقبل وصيتي: لا تكونن نقيبا و لا عريفا و لا عشارا و لا «بريدا».

يا نوف صل رحمك يزد الله في عمرك، و حسن خلقك يخفف الله حسابك، يا نوف ان سرك ان تكون معي يوم القيامة فلا تكن للظالمين معينا، يا نوف من احبنا كان معنا يوم القيامة و لو ان رجلا احب حجرا لحشره الله معه، يا نوف اياك ان تتزين للناس و تبارز الله بالمعاصي [3] (فتلقي الله يوم يلقاك و هو عليك غضبان)، يا نوف احفظ عني ما اقول لك تنل به خير الدنيا و الاخرة.


چون كلمات گهربار باعث خير دنيا و آخرت انسان است از نقل تمامي آنها نتوانستم خودداري نمايم. غرض در فرمايش امام (ع) است كه نوف بكالي را از عمل (بريد) نهي فرموده است.

و ظاهرا باعث نهي از عمل بريد همانا فراهم آمدن موجبات زحمت و مشقات حيوانات از شتر و استر و اسب در آن عمل است و از سرعت راه رفتن و با سير تندي كه حيوانات را در راهها سوق داده و راندن آنها با مشقات زيادي كه باعث ظلم و ستم بر حيوانها مي شده و گاه از آنها در عرض راهها از پا درمي آمده و كشته مي شدند كه هرگز اميرالمؤمنين (ع) راضي نمي شده كه بر حيوانات هم ظلم شود و لذا از عمل بريد نهي فرموده است.

علاوه اين كه در خبرهاي بريد كه اخبار بلاد اسلامي و قضات و حكام و واليها را به مركز خلافت مي رسانيده شايد بعض اوقات خبرهاي خلاف واقعي رخ مي داده و باعث عمل برخلاف حق مي گرديد.

چنانچه امام باقر سلام الله عليه در علت رد كردن شهادت سائق الحاج فرموده: كه او مركب خود را كشته و نفس خود را به مشقت انداخته و به نمازش استخفاف كرده است رجوع شود به صفحه ي (130) از كتاب كه نقلش گذشت و تمامي آنها از سرعت در سير به عمل مي آمده و البته در حق بريد اين حالات فراهم مي گشته و بلكه بيشتر به وجود خواهد آمد شايد از وجود و فراهم شدن اينگونه اعمال باشد كه امام عليه السلام نوف بكالي را از عمل بريد نهي فرموده است والله العالم.



پاورقي

[1] نوف بکالي از اصحاب و خواص اميرالمؤمنين (ع) و حاجب آن حضرت بوده چنانچه در سفينة البحار از جوهري نقل کرده ج 2 ص 622 و نوف با فتح نون و با ضم آن نيز مشهور است و بکالي با تخفيف کاف است و خبر مزبور را شيخ صدوق (ره) در مجالس مسندا از نوف بکالي نقل فرموده است رجوع شود به بحارالانوار ج 77 ص 383 ط جديد تهران.

[2] يحسن الله اليک نسخه.

[3] فيضحک الله يوم تلقاه بحار.