بازگشت

شهادت دعبل


دعبل خزاعي رضوان الله عليه در ايام حيات و زندگاني پرارزش خويش علني ستمكاران و ظالمهاي روزگار را هجو كرده و فراعنه ي زمان خود و خونخواران دنيا را سب و شتم نموده است و لذا مي فرموده:

(لي خمسون سنة أحمل خشبتي علي كتفي أدور علي من يصلبني عليها فما اجد من يفعل ذلك) و لذا غالب در اشعار وي هجو ستمكاران و رثاء اهل بيت عليهم السلام است.

تا بالاخره در اهواز يكي از دژخيمان مالك بن طوق ده هزار درهم از آن خونخوار غدار گرفت و در پي دعبل رحمه الله مي گشت تا او را در يكي از دهات (سوس) كه نامش (طيب) بوده يافت و از ظهر قدم وي با عكازي مسموم زد و فرداي آن دعبل (ره) از دنيا رفت و در آن قريه مدفون شد و گفته شده كه او را حمل بسوس كرده و در آنجا دفن كردند.


و از شعر بحتري كه در مرثيه ي او گفته معلوم مي شود كه در سوس كه در اهواز است مدفون شده چنانچه گويد:



جدث علي الاهواز يبعد دونه

مسري النعي و رمة بالموصل



ولي قريه ي (طيب) از قراء اهواز نيست، و وفات دعبل شاعر اهل بيت در سال (246) ه اتفاق افتاده است.

و كسي كه در موصل است و بحتري به وي اشاره كرده عبارت از ابوتمام حبيب طائي است.

و ابن رشيق كه در سال (456) ه وفات يافته در (العمدة) درباره ي وفات دعبل (ره) و سبب آن مطلب ديگري نيز نقل كرده رجوع شود به (العمدة) ج 1 ص 72 ط 4 بيروت، و ولادت دعبل (ره) در سال (148) ه بوده كه در همان سال امام صادق عليه السلام از دنيا رحلت فرموده و شهادت وي چنانچه گذشت در سال (246) ه اتفاق افتاده معلوم مي شود در حين وفات (98) سال داشته است خداوند او را با ائمه ي اطهار عليهم السلام محشور فرمايد.

و ناگفته نماند: مرثيه اي كه از دعبل رحمه الله نقل شد:

رأس ابن بنت محمد و وصيه.... الخ