بازگشت

نماز ظهر خواندن آن حضرت جاي شك نيست


و سيد در اقبال تصريح فرموده كه وقوع شهادت در اواخر روز عاشوراء اتفاق افتاده است ص 589 و شايد شيخ بهائي (قدس سره) نظرش در حساب آوردن روز عاشوراء ابتداء چهل روز به آن بوده كه جمعي از بزرگان تصريح كرده اند كه شهادت امام عليه السلام در روز عاشوراء قبل از زوال اتفاق افتاده لذا بنا بر آن قول بايد روز عاشوراء را به حساب آورد چنانچه شيخ (ره) در تهذيب ج 6 ص 42 س 2 ط نجف و علامه (ره) در تحرير الاحكام ص 131 ط تهران فرموده اند كه شهادت سيدالشهداء عليه السلام روز عاشوراء قبل از زوال واقع شده ولي تحقيق مطلب برخلاف آن است كه از صريح كلام شيخ و علامه قدس سرهما و ديگر از بزرگان معلوم مي گردد زيرا به تصريح ارباب مقاتل سيدالشهداء عليه السلام روز عاشوراء در وقت زوال هنوز به شهادت نائل نشده بود و نماز ظهر را اداء فرموده و صلات خوف خوانده و بلكه اين مطلب محقق و ثابت گرديده به نحوي كه قابل تشكيك و جاي شبهه نيست و شهادت امام عليه السلام در وقت عصر اتفاق افتاده


و لذا روز عاشوراء را نتوان اول و ابتداء چهل روز به حساب آورد بلكه ابتداء چهل روز از روز يازدهم محرم است.

شيخ اعظم مفيد (قدس سره) در ارشاد فرموده [1] : و قاتل اصحاب الحسين (ع) القوم اشد قتال حتي انتصف النهار......

و اشتد القتال و التحم و كثر القتل و الجراح في اصحاب ابي عبدالله الحسين (ع)الي ان زالت الشمس فصلي الحسين (ع) باصحابه صلاة الخوف [2] .

و سيد اجل اعظم سيد ابن طاووس (قدس سره) در لهوف فرموده: چنانچه در ترجمه ي آنست: راوي گفت: وقت نماز ظهر فرا رسيد حسين عليه السلام زهير بن قين و سعيد بن عبدالله حنفي را دستور داده تا پيش روي آن حضرت بايستند پس حضرت با نيمي از باقي مانده يارانش (به ترتيب نماز خوف) به نماز ايستاد در اين اثناء تيري به جانب حضرت پرتاب شد پس سعيد بن عبدالله خود را در مسير تير قرار داد و آن را به جان خود خريد و به همين منوال خود را سپر تيرهاي دشمن نمود تا آن كه


از پاي درآمد و بر زمين افتاد و مي گفت: بارالها لعنت كن اين مرم را به لعنتي كه بر عاد و ثمود كرده اي بارالها سلام مرا به حضور پيغمبرت ابلاغ بفرما و آن حضرت را از درد زخمهائي كه بر من رسيد آگاه فرما كه مرا در ياري خاندان پيغمبرت هدفي به جز پاداش تو نبود سپس درگذشت رضوان الله عليه و سيزده چوبه ي تير به جز زخمهاي نيزه و شمشير در بدنش ديده شد [3] .

و علامه ي امين عاملي (قدس سره) در لواعج الاشجان گويد: و حضر وقت صلاة الظهر فقال ابوثمامة الصيداوي للحسين (ع) يا اباعبدالله نفسي لنفسك الفداء هولاء اقتربوا منك و لا والله لا تقتل حتي اقتل دونك و أحب ان القي الله ربي و قد صليت هذه الصلاة فرفع الحسين (ع) رأسه الي السماء و قال ذكرت الصلاة جعلك الله من المصلين الذاكرين نعم هذا اول وقتها ثم قال: سلوهم ان يكفوا عنا حتي نصلي ففعلوا فقال لهم الحصين بن تميم انها لا تقبل فقال له حبيب بن مظاهر زعمت لا تقبل الصلاة من آل رسول الله صلي الله عليه و آله و انصارهم و تقبل منك يا خمار فحمل عليه الحصين و حمل عليه حبيب فضرب حبيب وجه فرسه بالسيف فشب به الفرس و وقع عنه الحصين فاستنقذه اصحابه و شدوا علي حبيب فقتل رجلا منهم.

و قال الحسين (ع) لزهير بن القين و سعيد بن عبدالله الحنفي


تقدما امامي حتي اصلي الظهر فتقد ما امامه في نحو من نصف اصحابه حتي صلي بهم صلاة الخوف فوصل الي الحسين (ع) سهم فتقدم سعيد بن عبدالله و وقف يقيه من النبال بنفسه مازال و لا تخطي فما زال يرمي بالنبل حتي سقط الي الارض و هو يقول:

اللهم العنهم لعن عاد و ثمود اللهم ابلغ نبيك عني السلام و ابلغه مالقيت من ألم الجراح فاني أردت ثوابك في نصر ذرية نبيك.

و في رواية انه قال: اللهم لا يعجزك شئي تريده فابلغ محمدا صلي الله عليه و آله نصرتي و دفعي عن الحسين عليه السلام و ارزقني مرا فقته في دارالخلود ثم قضي نحبه رضوان الله عليه فوجد فيه ثلاثة عشر سهما سوي ما به من ضرب السيوف و طعن الرماح.

و قيل: صلي الحسين عليه السلام و اصحابه فرادي بالايماء [4] .

شيخ فقيه ابن نما (قدس سره) نيز در مثير الاحزان [5] به نماز خواندن حضرت سيدالشهداء (ع) تصريح فرموده و اشاره كرده كه گفته شده آن حضرت و اصحابش فرادي با اشاره نماز خواندند بعيد نيست كه نگذاشته باشند نماز خوف به جا بياورد و لذا فرادي و با اشاره خوانده اند.

خلاصه ي كلام آنست كه نماز ظهر خواندن سيدالشهداء (ع) در


روز عاشوراء جاي شك نيست حالا نماز خوف به جا آورده يا نگذاشته اند و نماز را با اشاره و فرادي به عمل آورده اند ولي نماز خواندن آن حضرت از اموريست مسلم و از وقائعي است كه نتوان در آن شبهه نمود.

پس معلوم مي شود فرمايش شيخ الطائفه (ره) در تهذيب كه شهادت امام (ع) در روز عاشوراء قبل از زوال اتفاق افتاده و آيةالله علامه (ره) نيز در تحرير از وي تبعيت فرموده خالي از صحت بوده و بعيد نيست اشتباه از قلم شيخ (ره) يا ناسخين واقع شده و عبارت (بعد الزوال) تصحيف به (قبل الزوال) گرديده است والله العالم.


پاورقي

[1] ص 252 ط تبريز.

[2] عين همان عبارات شيخ مفيد قدس‏سره را در ارشاد شيخ طبرسي (ره) در اعلام الوري با اسقاط دو کلمه نگارش داده رجوه شود به اعلام الوري ص 241 ط تهران مطبعه‏ي حيدري.

[3] ترجمه‏ي لهوف ص 111 و لهوف ص 62 ط صيدا.

[4] لواعج الاشجان ص 156 -155 ط 3 صيدا.

[5] مثير الاحزان ص 34 ط سنگي.