بازگشت

شبهات واهيه و رد آنها


تا اينجا در طبع اول كتاب نگارش يافته بود پس از نشر كتاب


در موضوع باقي ماندن حرم باوفاي امام عليه السلام بانوي معظمه (رباب) كه گفته شده تا يك سال در كنار قبر مطهر در كربلاء مانده بعد مراجعت به مدينه كرده وفات نمود و اين قول كه گفته شد بعيد نيست اصل داشته باشد، طرفدار شبهات اين قضيه را به اعتقاد خود از محالات دانسته و شبهاتي به راه انداخته بعد از آن كه راجع به خبر مصقلة الطحان در اين كتاب نگارش داده ام آنها را پس از شكستن سر و پاي مطلب نقل نموده بدون اين كه از روي رشك اشاره ي به تحقيقات اينجانب نمايد گفته است:

از خبر مصقلة استفاده مي شود كه رباب اقامه ي عزا را در مدينه كرده نه در كربلاء علاوه امام سجاد (ع) هرگز همسر حسين (ع) را در كنار قبر پدرش تنها نمي گذاشت تا يك سال بماند و بعد از يك سال به مدينه رجوع كند و در آنجا از دنيا برود.

بعد گفته: آيا ذي شعوري اين عمل منافي غيرت را كه امام سجاد (ع) مادر خود را در وسط بيابان قفر بدون مرد محرم بگذارد؟ و خود با اهل بيت روانه مدينه شود آيا مي تواند قبول كند و تحليل دهد؟

بعد گويد: تاريخ ولو اين كه روز وفات عليا مكرمه رباب را به طور قطع تعيين نكرده ولكن همه اتفاق دارند كه در مدينه وفات كرده و يك سال بعد از شهادت حسين (ع) زنده بوده و بعد از آن دنيا را وداع كرده با اين وضع چطور مي شود گفت كه اين بانو يك سال در كربلاء مانده و بعدا آمده در مدينه رحلت نموده و با چه اشخاصي مي توانست


بيايد كه به ساحت خاندان رسالت توهين نشود؟

در جواب اين شبهات گفته مي شود: اولا هرگز كسي به طور جزم نگفته كه بانوي معظمه (رباب) تمام يك سال را در كنار قبر مطهر مانده و ابن الاثير در تاريخ بطور (قيل) نقل كرده يعني گفته شده و از ايام طفوليت موقعي كه به مدرسه مي رفتيم به ما ياد داده اند كه نسبت دادن مطلب به «قيل» اشعار به تمريض دارد شايد اشعار مزبور براي اين است كه يك سال تمام نشده است، و از خبر مصقلة گرچه ضعيف است معلوم مي شود كه عزا نگاه داشتن بانوي مكرمه (رباب) در مدينه بوده و از اين طرف گفته شده كه در كنار قبر مبارك مانده از آن جمعها كه صاحب طرفدار شبهات كرده در جمع بين خبر و تاريخ هم ممكن است گفته شود كه قريب يك سال كه از روي مسامحه يك سال گفته مي شود در كنار قبر اطهر مانده و بعد مراجعت به مدينه كرده چه اشكالي دارد كه اين طور بين خبر و تاريخ جمع شود؟ غرض بانوي معظمه در شام و كوفه زياد توقف نكرده است و اگر به كنار قبر مبارك آمده قطعا با سائر افراد خاندان رسالت با هم آمده است.

آيا طرفدار شبهات اطلاع دارد كه امام سجاد (ع) بانوي معظمه (رباب) را در كنار قبر مطهر تنها گذاشته است؟- اگر تاريخ ساكت است.

آيا سكوت تاريخ مقتضايش آنست كه گفته شود امام (ع) او را در آنجا تنها گذاشت؟ و به هيچ چيز احتياج نداشت خوراك و پوشاك برايش لازم نبود؟ قطعا احتياج داشته و امام (ع) تمامي آنها را فراهم


آورده است اغلب مؤرخين دورانهاي گذشته هميشه و غالبا به نقل تاريخ اجمالا اكتفاء كرده اند چنانچه در جاي خود اين موضوع به طور كامل بررسي و تحقيق شده است.

به طور جزم غيب گوئي: كه امام (ع) بانوي مكرمه را در كربلاء كنار قبر امام عليه السلام تنها گذاشته از حرفهاي خنده آور است از كجا به اين موضوع يقين گرديد و به قلم آورديد؟ آيا ذي شعوري به اين عمل احتمال مي دهد؟- تا اين كه شما به اين احتمال جزم گرديد.

خنده آور اين عبارات است كه گفته: آيا ذي شعوري اين عمل منافي غيرت را كه امام سجاد (ع) مادر خود را در وسط بيابان قفر بدون محرم بگذارد؟... الخ.

گويا نويسنده ي اين كلمات قطع كرده كه امام (ع) بانوي مكرمه را در وسط بيابان قفر بدون مرد محرم گذاشته است اگر قطع به اين حرفش دارد ما با وي سخني نداريم قطعش به خودش حجت است ولي به ما قطع حاصل نيست بلكه ما يقين داريم كه هرگز امام (ع) بانوي معظمه را در كنار قبر امام عليه السلام- اگر ماندن (رباب) در كنار قبر مطهر اصل داشته باشد- قطعا تنها نمي گذارد نمي دانم طرفدار شبهات از كجا علم رسانيده كه امام (ع) او را تنها گذاشته است؟ و در مراجعت از كربلاء به مدينه تاريخ اشخاص را تعيين نكرده كه با چه اشخاص مراجعت كرده تا طرفدار شبهات باور نمايد و قطعا با اشخاصي مراجعت كرده كه مورد اطمئنان بوده اند سكوت تاريخ دليل آن نيست كه ما


اشخاصي كه با آنها مراجعت كرده آنها را بايستي بشناسيم و اگر نشناسيم باور ننمائيم.

علاوه معلوم مي شود صاحب اين كلمات و شبهات اطلاع كامل از تاريخ كربلاء نداشته است زيرا به مجرد اين كه يزيد پشيمان شد و گناه را به گردن ابن زياد انداخت مردم از هر طرف رو به كربلاء نهاده و به ويژه قبيله ي بني اسد اطراف قبر مطهر را گرفته و شب و روز كنار قبر مطهر خالي نبود و در دهات نزديك قبر اطهر بودند و دائما به دور قبر مطهر پروانه وار مي گشتند و موقعي نمي شد كه خالي بماند حتي بعضيها قائلند كه بنا را به دور قبر مطهر بني اسد ساختمان كرده و مسجد بنا نمودند و بعضي قائلند كه مختار ثقفي تشييدبنا كرده است ولي جاي شك نيست كه بعد از دفن سيدالشهداء سلام الله عليها دور قبر مطهر هيچ وقت خالي نمانده است چون طرفدار شبهات اطلاع نداشته غيرتش به جوش آمده و گفته چطور مي شود در وسط بيابان قفر بانوي مكرمه بدون مرد محرم بماند از مسلمات تاريخ است كه قبر مطهر سيدالشهداء (ع) از روز دفنش اطرافش هيچ زمان از زوار خالي نمانده حتي آن موقعي كه هنوز قبه و بنا ساختمان نشده دور قبر مطهر از زوار خالي نبود چنانچه خود طرفدار شبهات به آن اعتراف دارد مگر در زمان متوكل عباسي مدتها مأمورين دولتي نمي گذاشتند كسي به كنار قبر اطهر برود و هر وقت هارون الرشيد و يا متوكل قبه ي مباركه ي قبر مطهر را خراب مي كردند شيعيان از هر طرف هجوم آورده فوري قبه را بالاي قبر مطهر


ساختمان مي نمودند چنانچه بر مطلع به تاريخ كربلاء اين مطلب پوشيده نيست.

ابن الاثير كه اين قول را نقل كرده: كه بانوي مكرمه نزد قبر مطهر مانده اگر اصل داشته باشد هيچگونه مانعي به نظر نمي رسد مگر غيرت طرفدار شبهات به جوش آمده و قبول ننمايد كه چطور آن بانوي معظمه در كنار قبر مطهر تنها و بدون شخص محرمي مانده است؟

اولا: در اينگونه نقل قصه ها مسامحه مي شود ادعاء اين كه بانوي معظمه در كنار قبر مبارك مانده معني آن اين نيست كه شب و روز از قبر مطهر جدا نشده بلكه ممكن است در آن آباداني ها و قراء نزديك حائر مقدس اقامت نموده و اغلب اوقاتش نزد قبر مطهر بوده است چنانچه آن زمان كه هنوز قبر مطهر اميرالمؤمنين عليه السلام مشهور نشده و غير از خواص از شيعه و اصحاب ائمه عليهم السلام كسي ديگر نمي شناخت آنها كه مي شناختند و به زيارت قبر اطهر مي آمدند در قريه ي نزديك بربوات بيض كه در آنجا قبر مبارك واقع است و به آن قريه نجف مي گفتند بعد داخل نجف فعلي شده در آن محل توقف مي كردند و از آنجا به زيارت قبر مبارك مشرف مي شدند همچنين در زيارت سيدالشهداء (ع) در قراء نزديك به حائر حسيني توقف مي كردند و از آنجا به زيارت حائر مقدس مشرف مي گشتند و بانوي معظمه اغلب اوقاتش نزد قبر مبارك بوده است.

و ثانيا: ماندن بانوي مكرمه نزد قبر مطهر جاي استبعاد نيست چون در صدر اسلام توقف زوجات با وفاي اشخاص و اشراف نزد قبور


آنها معمول بوده و بانوان مكرمه در نزد قبر شوهرهاي شان عزادار مي شدند.