بازگشت

به ادعاي ساختگي مسجدي را تعمير كردن در تبريز


يا با دعاي ساختگي ارباب حيله و تزوير و شيادان و راه زنان راه دين و طراران طريق آئين اماكن متبركه و مساجد مختلفه بنا مي شود و مردم عوام را نيز به آنجاها سوق داده و مورد استفاده ي يك عده استفاده جو قرار مي دهند چنانچه در عصر ما در جلو چشم مردم متدين و ارباب تحقيق در تبريز در محله ي كوچه باغ نزديك به جاده ي خيابان بزرگ راه آهن كه رو به طرف خط آهن و ايستگاه مي رود در سمت راست كسي كه


رو به طرف غربي شهر و ايستگاه خط آهن تبريز است [1] با حيله و تزوير و حقه بازي مردي معلوم الحال و داراي سوابق بي شمار و ادعاهاي او كه مي خواست چند نفر دكتر طبي را نيز گل بزند و فريب دهد ولي موفق نشد اما عوام را فريب داده و كرامتي ادعا نموده بالاخره مسجد كهنه را تجديد بنا كردند و به نام مسجد (كرامت) ناميدند و عوام و زنان را به آنجا سوق داده و در معرض استفاده ي مادي گذاشتند و اين قضيه در ميان سالهاي (1384) و (1385) قمري اتفاق افتاد و اين جانب در آن موقع اجبارا در نجف اشرف بودم و به دخالت بعضي از اشخاصي كه ممكن بود مردم از دخالت آنها باورشان باشد مسجد كرامتي ساختمان و تجديد بنا گرديد.


تعجب است شخصي مي گفته: گرچه ادعاي شخص معلوم الحال درست نيست و با موازين ديني صحيح نمي باشد [2] ولي اقلا باعث شد مسجد مخروبه ي آباد گشت.

گوينده ي اين كلام متوجه نشده كه با دروغ و حقه بازي و جعل اكاذيب كه از گناهان كبيره است مسجد مخروبه اي را آباد كردن چه معني و چه فائده دارد؟ و چه نتيجه از آن برداشته مي شود؟ بلي نتيجه ي كه منظورشان بود برداشتند و آن عبارت از استفاده ي مادي از يك عده بيوه


زنان و ساده لوحان است.

و ناگفته نماند: ممكن است به اذهان بعض اشخاص خطور كند در صورتي كه مدفون شدن رأس مطهر سيدالشهداء عليه السلام در قاهره در مسجد مشهد الحسين عليه السلام ثابت نيست بلكه به اعتقاد ما اماميه عدم دفن رأس مطهر در آن مكان محقق است پس چرا اين همه در كتب اهل سنت كرامات از آن بقعه ي عظيمه نقل مي كنند زيرا امكان دارد في الجمله صدرو كرامت از آن مكان صحت داشته باشد.


پاورقي

[1] به اصطلاح قديم در تبريز آن محل را چهاربخش مي‏گفتند و شنيده‏ام بعضي از بزرگان سلسله‏ي ما «سادات عبدالوهابيه» که عبارت از مرحوم عالم شاعر فاضل فقيه آقا سيد ميرزا احمد فرزند سيد جليل نقيب فاضل فقيه ورع آقا سيد ميرزا عبدالرحيم بن فقيه مجتهد کبير سيد ميرزا محمد تقي قاضي طباطبائي قدس‏الله الرواحهم مي‏باشد اشعاري راجع به محل چهاربخش دارد موقعي که سوار اسب بوده و آن اشعار را سروده است و اين بيت از آنهاست:



در آخوني و لاله و چاربخش

منم تاجدار و منم تاج‏بخش



و ناگفته نماند که آقا ميرزا سيد احمد نامبرده داماد مرحوم آيةالله عالم رباني آقاي حاج ميرزا مهدي قاضي طباطبائي متوفي (1241) ه ق و برادرزاده‏اش مي‏باشد.

[2] چون در زمان غيبت امام عليه‏السلام از آن وقت که غيبت کبري شروع شده اگر کسي ادعاي پيغام و دستور آوردن نمايد: که امام عليه‏السلام به من فرمود که به اشخاصي برسان فلان کار را انجام بدهند و چنين و چنان کنند بايد همچو شخص تکذيب شود و او را نتوان تصديق کرد و لذا جمعي از فقهاء و مجتهدين بزرگ عصر حاضر نسبت به موضوع مذکور که از حضورشان سؤال کرده‏اند در جواب مرقوم فرموده‏اند ادعاي شخص معلوم الحال که مدعي پيغام آوردن از طرف حضرت ولي عصر عجل‏الله تعالي فرجه شده بايد تکذيب شود و به ادعاي او نبايد ترتيب اثر داده شود ولي جاي تأسف است که يک عده از اشخاص بي‏سواد و سودجو عده‏ي از ساده‏لوحان و بيوه‏زنان را روزهاي جمعه و در مواقع ديگر در مسجد مزبور جمع کرده و آنچه منظورشان از استفاده‏ي مادي بود مي‏کنند و مسجد مزبور را مرکز فساد و منبع استفاده‏ي مادي خودشان قرار داده‏اند و علني و آشکارا از کسي باکي ندارند.