بازگشت

حركت دادن يزيد به اسراء از شام


نگارنده گويد: چون همه ي مردم مي دانستند كه ابن زياد هر چه كرده به امر يزيد بوده است با وصف اين كه اسراء اهل بيت عليهم السلام را كه خواست از شام حركت دهد به نعمان مأموريت داد كه به اهل بيت احترام كند بلكه از بغض و كينه ي مردم و نفرت آنها كاسته شود به نعمان گفت: با عده سپاهي كاروان خاندان نبوت را تا به وطن بدرقه كند و دستور داد: كاروان را در شب حركت دهد.

همه جا قافله از پيشاپيش باشد و مأمورين با فاصله ي تقريبا يك ميدان اسب سايه به سايه ي آن حركت كنند.

هر جا كه يكي از افراد خاندان رسالت براي انجام امري پياده شد و قافله ي آنها توقف كرد مأموران نيز به انتظار سوار شدن مجدد او در جاي خود بايستند.

هر جا كه قافله فرود آمد و خيمه زد مأمورين نيز در نزديكي همان محل فرود آيند و خيمه زنند مأموران با افراد قافله ي خاندان رسالت با احترام بسيار رفتار كنند مانند رفتار غلام در مقابل مولي و سيد خود.

با اين ترتيب و احترام از شام خاندان نبوت حركت كرده اند چطور مي شود با آنان رأس مطهر را براي ارعاب و قدرت نمائي و تسلط


نشان دادن به مدينه فرستد.