بازگشت

توجه افكار عمومي بر عليه يزيد پليد


بعد از جريان اوضاع شام و قيام افكار عمومي مردم بر عليه يزيد


چنانچه طبري و سبط ابن الجوزي تصريح كرده اند يزيد در اول امر مسرور شده و از ابن زياد بسيار خوشحال [1] و مورد انعام و جايزه ي خود قرار داده ولي بعدا كه ديد انعكاس قضيه ي كربلاء در انظار مردم نتيجه ي بد بخشيد گناه را گردن ابن زياد انداخته و مي گفت كاش متحمل اذيت مي شدم و حسين (ع) را با خودم به منزل خود وارد مي كردم به جهت حفظ احترام رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و رعايت حرمت پيغمبر صلي الله عليه و آله و قرابت او اين كار را مي نمودم و مي گفت: لعن الله ابن مرجانة لقد بغضني الي المسلمين و زرع لي في قلوبهم البغضاء ثم غضب علي ابن زياد و نوي قتله [2] .

كسي كه گويد: ابن زياد مرا نزد مسلمانها مبغوض گردانيد و تخم عداوت مرا در دلهاي آنها كاشت چطور رأس مطهر را به مدينه مي فرستد كه خلاف حيلت اوست.

مجاهد گويد: به خدا قسم احدي در مردم نماند مگر اين كه


يزيد را، سب كرده و دشنام داده و به او عيب گرفت و او را ترك كرد [3] .


پاورقي

[1] به تعليقات و اضافات آخر کتاب رجوع شود .

[2] تذکرة الخواص ص 150 ط سال 1285 ه ق غضب بر ابن زياد و نيت بر قتل او تماما از روي حيله و به جهت تبرئه از خون سيدالشهداء (ع) بوده است که بلکه با کشتن ابن‏زياد خود را در انظار مردم تبرئه نمايد ولي موفق هم نشده است.

[3] تذکرة الخواص ص 149.