حسن مثني در كربلاء و بردن او به شام
و عبيدلي (ره) بعد از جملات بالا كه از امام صادق عليه السلام از حسن مثني (ره) نقل مي كند بعد ورود خودشان را به مدينه و امر حاكم مدينه
عمرو بن سعيد الاشدق كه منادي در كوچه و بازار مدينه ندا در داده كه امام زين العابدين عليه السلام با عموزاده ها و عمه هاي خود وارد مدينه مي شود نقل كرده و گويد: مردها و زنها و اطفال ناله و فريادكنان بيرون دويدند و بانوان بني هاشم نداي واحسيناه واحسيناه واحسيناه بلند كرده بودند و سه روز و شب [1] اقامه ي عزا شد و زنهاي بني هاشم و اهل مدينه دور ما را گرفته و اجتماع كرده بودند بعد مسندا نقل كرده و گويد: كانت زينب بنت علي عليه السلام و هي بالمدينة تألب الناس علي القيام بأخذ ثار الحسين
عليه السلام فلما قام عبدالله بن الزبير بمكة و حمل الناس علي الاخذ بثار الحسين عليه السلام و خلع يزيد بلغ ذلك اهل المدينة فخطبت فيهم زينب و صارت تؤلبهم علي القيام للاخذ بالثار فبلغ ذلك عمرو بن سعيد فكتب الي يزيد يعلمه بالخبر فكتب اليه: ان فرق بينها و بينهم فامر ان ينادي عليها بالخروج من المدينة و الاقامة حيث تشاء فقالت قد علم الله ما صار الينا قتل خيرنا و انسقنا كما تسقا الانعام و حملنا علي الاقتاب فوالله لا خرجنا و ان اهريقت دمائنا فقالت لها زينب بنت عقيل يا ابنة عماه قد صدقنا الله وعده و اورثنا الارض نتبؤا منها حيث نشاء فطيبي نفسا و قري عينا و سيجزي الله الظالمين اتريدين بعد هذا هوانا ارحلي الي بلد آمن ثم اجتمع عليها نساء بني هاشم و تلطفن معها في الكلام و واسينها.
بعد عبيدلي (ره) گويد: و بالاسناد المذكور مرفوعا الي عبيدالله بن ابي رافع قال: سمعت محمد اباالقاسم ابن علي [2] يقول: لما قدمت زينب بنت علي عليه السلام من الشام الي المدينة مع النساء و الصبيان ثارت فتنة بينها و بين عمرو بن سعيد الاشدق و الي المدينة من قبل يزيد فكتب الي يزيد [3] يشير عليه بنقلها من المدينة فكتب له بذلك فجهزها هي و
من اراد السفر معها من نساء بني هاشم الي مصر فقدمتها لايام بقيت من رجب.
پاورقي
[1] عبارت عربي اصل کتاب اين است فاقمنا ثلاثه ايام بلياها و نساء بنيهاشم و اهل المدينه مجتمعون حولنا به اين نکته بايد در اينجا اشاره کرد که خاندان رسالت در اقامهي عزا بعد از ورود به مدينه براي سيدالشهداء(ع) از آداب شرع پا به کنار نگذاشته و از سه روز تجاوز نکردهاند در صورتي تعزيهي سيدالشهداء (ع) هميشه هست و برچيده نميشود و سال به سال تجديد خواهد شد اما نسبت به سائر اشخاص شيخ طوسي (ره) در مبسوط فرموده: و يکره الجلوس للتعزيه يومين و ثلاثه اياما اجماعا- مبسوط ج 1 ص 189 ط تهران و البته عمل به مشهور است و سه روز کراهت ندارد و اجماع منقول شيخ شده است گر چه در زمان ما مردم در تعزيت و اقامهي عزا بر اشخاصي که از دنيا رحلت مينمايند خصوصا از طبقهي علماء و فقهاء باشد از آداب و دستور شرع به کنار رفته و از حد و از حد خارج گشتهاند و روز به روز تشريفات بيجا را زيادتر و زحمات و تضييع اوقات را بيشتر ميکنند
[2] ظاهرا مراد حضرت محمد حنفية است.
[3] در عبارات روايات عبيدلي مکرر تصريح شده که والي مدينه به يزيد پليد نامه نوشت و او هم به وي جواب نوشته و دراندک مدت اين سئوال و جوابها به وسيله نامه عملي شده معلوم ميشود وسيلهي داشتهاند که اين مخابرات به توسط آن انجام يافته و چنانچه تحقيق خواهد شد وسيله عبارت از کبوتر نامهبر يا بريد بوده که شرح داده خواهد شد.