حركت دادن يحيي بن هرثمه به امام هادي از مدينه
شيخ امام فقيه قطب الدين راوندي (ره) در كتاب نفيس (الخرائج و الجرائح [1] ) نقل كرده از يحيي بن هرثمة [2] گويد: مرا متوكل پيش خود خوانده و به من گفت: با همراهي سيصد نفر به كوفه رفته و
از آنجا از طريق صحرا عازم مدينه باش و امام هادي سلام الله عليه را با اكرام و احترام و تجليل پيش من حاضر كن.
يحيي بن هرثمه جريان رفتن خود را به مدينه شرح داده و كرامتي كه از امام عليه السلام به ظهور پيوسته آن را تفصيلا نقل كرده و گويد: امام عليه السلام براي سفر خود و همراهانش لباسهائي كه مناسب فصل تابستان و گرماي حجاز در ماه تموز نبود به خياط امر فرمود تهيه نمود و من تعجب از اين كار آن حضرت مي كردم و در دل خود مي گفتم كه ميان ما و عراق ده روز راه است او اين لباسها را براي چه مي خواهد و بعد از آن در عرض راه دچار باران و سرماي شديد شده و علت تهيه ي آن لباسها به وي روشن گشته و كار به جائي رسيده كه يحيي بن هرثمة به قبول مذهب شيعه مفتخر گرديده است اگر كسي طالب تفصيل آن قضيه باشد به كتاب خرائج رجوع كند [3] .
از اين قضيه ي تاريخي از كلام يحيي كه گويد: (ميان ما و عراق ده روز راه است ) معلوم مي شود كه از مدينه ي منوره تا عراق و سامراء اين همه راه را به ده روز بطور عادي آن زمان طي مي كرده اند و اربلي (ره) نيز اين قضيه را از قطب الدين راوندي (ره) در كشف الغمة نقل كرده
است [4] .
پاورقي
[1] کتاب الخرائج و الجرائح از کتب معتبره و نفيسه است و داراي نکات جالب و فوائد زياديست که در کتب ديگر به چشم نميخورد.
[2] هرثمة از سرلشگرها و قائدين جيش مأمونالرشيد عباسي و از جاننثاران مخصوص وي بود و مأمون را در ظلمها و ستمهاي او کمک کرده و به مصداق فرمايش رسولالله صلي الله عليه و آله و سلم که فرموده: من اعان ظالما علي ظلمه سلطه الله عليه- بالاخره در اثر سعايت ذوالرياستين که وزير خائن بيش نبود او به مجرد اين که از عراق حرکت و وارد مرو شد در سال دويست از هجرت او را مأمون کشت و صدوق عليهالرحمه روايتي از هرثمة راجع به وفات امام رضا عليهالسلام در عيون اخبار الرضا عليهالسلام نقل کرده که هرگز با تاريخ وفات امام رضا عليهالسلام نميسازد زيرا امام عليهالسلام در سال 203 از هجرت از دنيا رحلت فرموده چنانچه در تعليقات خود بر انوار نعمانيهي سيد محدث جزائري (ره) تحقيق کردهام به آنجا مراجعه شود و پسرش يحيي در اثر کرامات حضرت امامهادي سلاماللهعليه شيعه و مؤمن شده ولي از اعوان ظلمه محسوب است.
[3] خرائج ص 209 مطبوع با اربعين مجلسي (ره) و کفاية الاثر خزاز رازي قمي (ره) در سال 1305 ه ق ط تهران.
[4] رجوع شود به جلد 3 کشف الغمة ص 255 ط تهران سال 1381 ه.