بازگشت

احمد مهران، معني ايمان






تا ابد جلوه گه حق و حقيقت سر توست

معني مكتب تفويض علي اكبر توست



اي حسيني كه تويي معني ايمان به خدا

اين صفت از پدر و جد تو در جوهر توست



طفل شش ماهه تبسم نكند پس چه كند؟

آن كه بر مرگ زنده خنده علي اصغر توست



خواهر غمزده ات دسد سرت بر ني و گفت

آن كه بايد به اسيري برود خواهر توست



خواست زينب بزند بوسه سراپاي تو را

ديد هر جا اثر تير ز پا تا سر توست



درس مردانگي عباس به عالم آموخت

چون كه شد مست از آن جرعه كه در ساغر توست



اي كه در كرب و بلا بيكس و ياور ماندي

چشم بگشا و ببين، خلق جهان ياور توست



اي حسيني كه به هر كوي عزاي تو به پاست

عاشقان را نظري بردم جان پرور توست



كاش «مهران» سر خود را به تو مي كرد نثار

دانم اي دوست يقين گفته ي من باور توست