بازگشت

صغير اصفهاني، ثناي ابوالفضل






ذكر سماواتيان ثناي ابوالفضل

خيل ملك خادم سراي ابوالفضل



با مژه روبد غبار، حور بهشتي

از حرم و صحن با صفاي ابوالفضل



هيچ ز بيگانگي بحق نبرد راه

هر كه نگرديد، آشناي ابوالفضل



پا مكش از درگهش كه عقده گشايي

هست بدست گره گشاي ابوالفضل



غم نبرد راه بر دلش، به صف حشر

هر كه بود در دلش ولاي ابوالفضل



آب ننوشيد بي حسين و عجب نيست

اين روش از همت و حياي ابوالفضل



شست به راه حسين دست و دل از جان

اجر ابوالفضل با خداي ابوالفضل



پاس وفا داشت آن چنان كه بماندند

اهل وفا مات از وفاي ابوالفضل






با شه دين جز به نام سيد و مولا

باز نشد لعل جانفزاي ابوالفضل



گشت كمان قد شاه دين چو عيان شد

غرقه به خون قامت رساي ابوالفضل