بازگشت

محمد علي رياضي يزيدي، مناي دوست






سلام ايزد منان، سلام جبراييل

سلام شاه شهيدان به مسلم بن عقيل



بدان نيابت عظماي سيد الشهدا

بدان جلال خدايي بدان جمال جميل



شهيد عشق كه سر در مناي دوست نهاد

به پيش پاي خليل خدا، چو اسماعيل



بر آستان درش آفتاب سايه نشين

به بام بقعه او ماه آسمان قنديل



زهي مقام كه فرش حريم حرمت او

شكنج طره ي حور است و بال ميكاييل



سلام بر تو! كه دارد زيارت حرمت

ثواب گفتن تسبيح و خواندن تهليل



هواي گلشن مهرت نسيم پاك بهشت

شرار آتش قهرت حجاره سجيل



تو بر حقي و مرام تو حق، امام تو حق

به آيه آيه قرآن و مصحف و انجيل






ببين دنايت دنيا كه از تو بيعت خواست

كسي كه پيش جلال تو بنده اي است ذليل



محيط كوفه تو را كوچك است و روح بزرگ

از آن به بام شدي كشته اي سليل خليل



فراز بام، سلام امام گفتي و داد

ميان بركه اي از خون جواب، شاه قتيل



به پاي دوست فكندي سر از بلندي بام

كه نقد جان بر جانان بود متاع قليل



شروع نهضت خونين كربلا ز تو شد

به نطق زينب كبري به شام شد تكميل