بازگشت

تايب تبريزي، خاتون ظفر






آن كه بد گوهر درياي حيا زينب بود

در حيا نايبه ي خير نسا زينب بود



گوهري كو به جهان «زين ابش» نام آمد

دختر مير عرب، شير خدا زينب بود



تالي حضرت صديقه و اخت الحسنين

سينه اش آينه ي صدق و صفا زينب بود



آن كه پيمود ره مهر وفا شد نامي

زيب ديباچه ي ديوان وفا زينب بود



آنكه مبهوت ز صبرش شده ايوب صبور

معدن صبر به صحراي بلا زينب بود



آنكه بعد از شه لب تشنه به هنگام بلا

قد علم كرد به ميدان وفا زينب بود



آنكه با شوق بياري بردار برخاست

پيروي كرد از او، پاي به پا زينب بود



آنكه همگام برادر شد و بر خلق رساند

صورت و معني قرآن خدا زينب بود



آنكه در حال اسيري پي نهضت برخاست

گشت خاتون ظفر در همه جا زينب بود