بازگشت

مرضيه آسايش، لحظه هاي عطش






آن شب به بام فاجعه مهتاب مي گريست

شب بر فراز در به در خواب مي گريست



بر دوش لحظه هاي عطش خيز كربلا

زينب به ياد اصغر بي تاب مي گريست



بيتاب بود موج در انديشه ي فرات

گويي به ياد تشنگي اش آب مي گريست



گلهاي سرخ عاطفه را سر بريده اند

زينب غمين و غمزده خوناب مي گريست



قرآن ز داغ سرخ علي اكبر شهيد

بر ساحل شهادت اصحاب مي گريست