بازگشت

روضةالشهداء جايگزين ابومسلم نامه ها


بي شبهه داستانهاي دروغيني در روضةالشهداء وجود دارد كه سبب شده است تا اين


كتاب بي بهره از اعتبار علمي باشد. قصه هاي نظير شهادت هاشم بن عبته در كربلا (روضه، صص 303 - 303) كه سالها پيش از آن در صفين به شهادت رسيده بود، و نظاير آن،از مواردي است كه نشان مي دهد كه كاشفي از منابع بي پايه اي بهره برده و يا آن خود وي به انشاي آن پرداخته است. آنچه بايد در اين باره مورد توجه قرار گيرد، تلقي روضه نه به عنوان يك كتاب «تاريخي» بلكه بايد به عنوان يك اثر ادبي و «رمان تاريخي» مطرح شود. ويژگي رمان تاريخي، در تعريفي كه در اينجا مورد نظر ماست، اين است كه تركيبي از نقلهاي درست تاريخي با خود ساخته ها آميخته انجام شده و متني خواندني عرضه كند. چنين رمانهايي در ادب فارسي شايع بوده و نمونه آنها همين ابومسلم نامه، حمزه نامه ها و آثاري ديگر از اين قبيل است.

زماني كه روضةالشهداء نگاشته شد، اين گونه آثار فراوان بوده است. به احتمال، كاشفي كه خود قصه نويسي از اين نوع داشته دست بكار تأليف روضةالشهداء شده است تا در مجالس سوگواري خوانده شود، همانطور كه ابومسلم نامه در محافل خاصي خوانده مي شده است. نمونه ي قصه نويسي ملاحسين كاشفي، كتابي است كه درباره ي حاتم طائي نگاشته است. اين كتاب به عنوان «قصص و آثار حاتم طائي» يا «رساله ي حاتميه» ناميده شده است. كاشفي كتاب مزبور را در سال 891 تأليف كرده است. پيش از كاشفي نيز حاتم نامه هايي وجود داشته كه عنوان «قصه ي هفت سير حاتم» داشته است. [1] اگر ما فضاي روضةالشهداء را كه نوعي رمان تاريخي است، با اين روحيه ي كاشفي مقايسه كنيم، قصه اي بودن كار او را بهتر درك خواهيم كرد.

به اين نكته اساسي نيز بايد توجه داشت كه تأليفات كتاب روضةالشهداء در فضايي بوده كه ابومسلم نامه و حمزه نامه فراوان در دسترس مردم بوده و توان گفت كه پس از كنار رفتن اين گونه آثار به دلايلي در جاي ديگر به آن پرداخته ايم، [2] كتاب كاشفي جايگزين آنها شد. در آن عهد، نه در محافل علمي ماوراءالنهر و نه ايران، تحقيق علمي وجود نداشت تا به اين بررسي و نقد اين آثار بپردازد. سالها طول كشيد تا


كتابشناسي چون افندي، درباره ي روضةالشهداء بنويسد كه اين كتاب بر پايه ي منابغ غير قابل اعتماد نگاشته شده است. جالب است كه بسياري از علماي عهد صفوي، هنوز با شخصيت نابخردانه ابومسلم خراساني در ارتباط با اهل بيت و تشيع آشنايي نداشته و از ابومسلم نامه ها كه مشتي قصه دروغ بود حمايت مي كردند. مخالفان نيز آثار براي رد اين انديشه تنها آثاري چون مروج الذهب را در اختيار داشته و با اين همه كتابهايي كه ماهيت ابومسلم را در دفاع از عباسيان نشان مي دهد، آشنايي نداشتند. در چنين فضايي، طبيعي بود كه به هر حال، روضةالشهداء جايگزين ابومسلم نامه ها شود.


پاورقي

[1] تاريخ ادبيات فارسي، ص 217.

[2] بنگريد: قصه‏خوانان در تاريخ اسلام و ايران، رسول جعفريان، قم، دليل، 1378.