بازگشت

بازگشت اسيران به مدينه يا كربلا


اشاره كرديم كه شيخ طوسي، بيستم صفر يا اربعين را، زمان بازگشت اسراي كربلا از شام به مدينه دانست است. بايد افزود كه نقلي ديگر، اربعين را بازگشت اسرا از شام را به «كربلا» تعيين كرده است. تا اينجا، از لحاظ منابع كهن، بايد گفت اعتبار سخن نخست بيش از سخن دوم است. با اين حال، علامه ي مجلسي پس از نقل هر دو اين ها، اظهار مي دارد: احتمال صحت هر دوي اينها (به لحاظ زماني) بعيد مي نمايد. [1] ايشان اين ترديد را در كتاب دعايي خود زادالمعاد هم عنوان كرده است. با اين حال، در متون بالنسبه قديمي، مانند لهوف و مثير الاحزان آمده است كه اربعين، مربوط به زمان بازگشت اسرا، از شام به كربلاست. اسيران، از راهنمايان خواستند تا آنها را از كربلا عبور دهند.

بايد توجه داشت كه اين دو كتاب، در عين حال كه مطالب مفيدي دارند، از جهاتي، اخبار ضعيف و داستاني هم دارند كه براي شناخت آنها بايد با متون كهن تر مقايسه شده و اخبار آنها ارزيابي شود. اين نكته را هم بايد افزود كه منابعي كه پس از لهوف، به نقل از آن كتاب اين خبر را نقل كرداند، نبايد به عنوان يك منبع مستند و مستقل، ياد شوند. كتابهايي مانند حبيب السير كه به نقل از خبر بازگشت اسرا به كربلا آورده اند، [2] نمي توانند مورد استناد قرار گيرند.

در اينجا مناسب است دو نقل را درباره ي تاريخ ورود اسرا به دمشق ياد كنيم. نخست نقل ابوريحان بيروني است كه نوشته است: در نخستين روز ماه صفر، أدخل
رأس الحسين عليه السلام مدينة دمشق، فوضعه يزيد لعنه الله بين يديه و نقر ثناياه بقضيب كان في يده و هو يقول:



لست من خندف ان لم أنتقم

من بني أحمد، ما كان فعل



ليت أشياخي ببدر شهدوا

جزع الخزرج من وقع الاسل



فاهلوا و استهلوا فرحا

ثم قالوا: يا يزيد لاتشل



قد قتلنا القرن من أشياخهم

و عدلناه ببدر، فاعتدل [3] .



دوم سخن عماد الدين طبري در كامل بهائي است كه رسيدن اسرا به دمشق را در 16 ربيع الاول دانسته - يعني 66 روز پس از عاشورا - كه طبيعي تر مي نمايد.


پاورقي

[1] بحار ج 101 ص 335 - 334.

[2] نفس المهموم ترجمه‏ي شعراني، ص 269.

[3] الآثار الباقيه، ص 422.