بازگشت

آثار ديگري از قرن سوم و چهارم هجري


برخلاف انتظار در كتاب تاريخ اليعقوبي كه بنا به شيعه بودن وي انتظار مي رفت اطلاعات بيشتري درباره ي كربلا در اختيار ما بگذارد، تنها اندكي در اين باره سخن گفته شده است. (ج 2، صص 245 - 243) همين طور كه در كتاب الامامة و السياسة نيز كه اثري از قرن سوم يا اوائل چهارم هجري است، چند صفحه اي بيشتر در اين باره نيامده است. در اين اخبار وي درباره ي ورود اسرا به شام و برخورد با يزيد قابل توجه است. [1]

صفحاتي چند هم در كتاب المحن محمد بن احمد بن تميم التميمي(م 333) درباره ي خبر شهادت امام حسين عليه السلام آمده است. (155 - 142) در اين متن غلطهاي شكاري وجود دارد كه از آن جمله بكار بردن نام «شهر بن حوش» به جاي شمر بن ذي الجوشن است [2] با اين حال، جسته گريخته آگاهي هايي در آن يافت مي شود؛ به ويژه اخباري كه درباره ي آثار غير طبيعي حادثه ي كربلا آمده، بسان آنچه در طبقات ابن سعد يا منابع ديگر آمده، فراوان است. نمونه ي آن پيدايش «حمره» در آسمان و برآمدن خون از زير سنگهاست. [3] در البدء و التاريخ از مظهر بن طاهر مقدسي كه در حدود سال 355 هجري تأليف شده، صفحاتي به رويداد كربلا اختصاص يافته است. (ج 6، صص 8 -


13). وي بيعت يزيد، سفر مسلم به كوفه و سپس واقعه ي كربلا را با كوتاهي نقل كرده و اشعار يزيد را همزمان با زدن چوب بر لبان آن حضرت بوده، گزارش كرده است.

كتابي با عنوان تاريخ الخلفاء (نسخه ي قرن پنجم هجري) بدون نام مؤلف برجاي مانده كه به صورت عكسي در سال 1968 در مسكو به چاپ رسيده است. در اين كتاب به تفصيل تمام واقعه ي كربلا گزراش شده است. (70 ب تا 87 آ). مع الاسف مؤلف اين اثر روشن نيست، چنان كه اسناد اخبار نيز در آن ياد نشده است؛ با اين حال آشكار است كه از منابع كهن بوده و گزارش آن موافق ديگر متون اصيل است. در يك مورد نامي از حميد بن مسلم به ميان آمده [4] كه به طور معمول يكي از منابع ابومخنف است. در پايان شرح مقتل حسين عليه السلام مي نويسد: ما درباره ي ايام حسين و مقتل او سخن را بط داديم گرچه در مقابل آنچه راويان در اين باره نوشته اند، اندك است. دليل تفصيل ما آن بود كه مانند چنين حادثه اي پيش و پس ازاسلام رخ نداد؛ و گمان ما بر آن است كه در ساير اديان هم تا زمان ما چنين چيزي رخ نداده؛ حتي نزديك به آن هم انجام نشده. و سپس مي گويد: اللهم جدد اللعن عليهم و علي من يبخل عليهم باللعن و كن المنتقم لاهل بيت نبيك بفضلك و رحمتك [5] .


پاورقي

[1] الامامة و لاسياسة، ج 2، ص 12.

[2] کتاب المحن، ص 147.

[3] همان، ص 154 -153.

[4] تاريخ الخلفاء، برگ 86آ.

[5] تاريخ الخلفاء برگ 87 آ.