بازگشت

مدت توقف در شام


سيد طباطبائي در حاشيه «رياض المصائب»، چهل روز توقف در شام را نوشته اند.

برخي از اخبار شش ماه گفته اند، مانند ميلاني از كاشفي كه شش ماه تمام نوشته، كه ابن بابويه هم به نقل برخي از علماء خبر شش ماه را نقل كرده اند.

صاحب «مفتاح البكاء» از «مهيج الاحزان»، هيجده روز نوشته اند. در روايت ديگر ده روز نوشته اند، كه دو روز حبس، و هفت روز آزاد در مراسم عزاداري بودند، و روز هشتم يا دهم حركت به مدينه كرده اند، چنانچه ابي مخنف در مقتل كبير و صغير نوشته است: چون يزيد سر حسين را به مدينه فرستاد و اسرا هم به عزت به مدينه برگشتند، جابر هم براي زيارت سر حسين به مدينه برگشت، شايد آنجا ملاقات كرده باشد.

نام سرهنگي كه مأمور اعزام اسرا به مدينه شد، به نقل كامل بهائي «عمرو بن خالد قرشي»، و متصدي او «نعمان بن بشير» بوده.

در اين صورت گفتار شيخ طبري در كامل بهائي كه ورود آنها را 16 ربيع الاول دانسته، با روايت 12 منزل اختلاف دارد، اما با روايت ورود اسرا روز اول ماه ربيع


درست تر به نظر مي رسد كه 18 ماه صفر از كوفه حركت كرده اند و 12 روز در راه بوده، اول ماه ربيع وارد شام شده اند. و اگر مدت توقف در منازل را هم حساب كنيم، خبر كامل بهائي درست است كه 16 ربيع وارد شام شدند.

اختلاف روايات، حاجي فرهاد ميرزا را معتقد به اربعين سال دوم نموده، يعني سال 62 و معتقد است چون جابر مردي رنجور بوده، تا خبر به مدينه رسيد و او حركت كرد به كربلا آمد دو ماه طول كشيد، و با اين حال ممكن نيست اربعين اول به كربلا رسيده باشد.

ما معتقديم چون جابر از قضايا آگاه بود و به طرف كوفه حركت كرده بود، در همان اربعين اول رسيد، ولي مدتي آنجا يعني كربلا بوده، و در اين سفر با اسرا ملاقات كرد.

از كوفه تا كربلا هشت فرسخ بوده، و تا شام 175 فرسخ بوده.

اكنون نظر قطعي خود را مي نگاريم:

با اين تتبع و تحقيق كه شمه اي از آن نقل شد، ما معتقد شديم كه اربعين، منظور اربعين دوم، يعني از چهلم تا هشتادم است كه به اصطلاح سالكين راه حقيقت، اربعين چهل روز را گويند، و اربعين دوم چهل روز دوم بوده است. البته اين نظريه موجب تأليف افكار و تلفيق نظريات مورخين مي گردد كه مي شود همه را با هم جمع كرد و درست دانست كه جابر براي اربعين اول آمده و آنجا مانده، و اسرا پس از مراجعت از شام در اربعين دوم يعني از 20 ماه صفر تا آخر ماه ربيع الاول به كربلا مسلما بازگشته اند، و يقينا سال 62 نبوده، و ملاقات با جابر هم حتمي است و الحاق سرها هم در همين مدت رخ داده است.

اما اين عقيده را ما خود داشتيم و برخي از قبول آن خودداري مي كردند تا خوشبختانه هم عقيده اي در تتبع خود يافتيم از بزرگان محدثين و ديگر يقين در عقيده ي


خود پيدا كرديم، و آن اين است:

شيخ در «تهذيب» همين نظريه ي ما را داده است، و بنابراين اربعين زيارت همين روز بيستم ماه صفر است، ولي اربعين ملاقات با جابر و آمدن اسرا به كربلا، اربعين دوم يعني از بيستم صفر تا آخر ربيع الاول است [1] .


پاورقي

[1] کتبي که در حين نگارش ديده‏ايم:

ابن‏حجر در شرح همزيه‏ي بوصيري؛ نفس المهموم ص 252؛ رياض الأحزان ص 155؛ روضة الواعظين ابن‏فتال ص 165؛ مثير الاحزان ابن‏نما ص 58؛ لهوف سيد ابن‏طاووس ص 113؛ اعلام الوري شيخ طبرسي ص 151؛ مقتل العوالم ص 154؛ رياض المصائب؛ بحارالانوار ص 238 ج 10؛ مناقب ابن شهرآشوب ص 200 ج 2؛ کامل بهائي ص 370؛ رسايل سيد مرتضي؛ امالي شيخ طوسي؛ امالي شيخ مفيد؛ عجائب المخلوقات قزويني ص 67 که تصريح دارد بيستم ماه صفر سرها را رد کردند که به ابدان ملحق نمايند؛ بشارت المصطفي ص 124؛ آثار الباقيه بيروني ص 391 و صدها کحتاب ديگر.