بازگشت

خواب شب يازدهم در كربلا


براي شب عاشورا و بيتوته ي آن كنار قبر حسين و اجر و ثواب آن چنان چه ذكر شد اخبار و احاديثي در دست است، ولي براي خوابيدن شب 11 محرم در كربلا نص


صريحي از ائمه ديده نشده است، و لكن به اماره ي اخبار بيتوته ي شب عاشورا نزد قبر حسين و روايت حضرت صادق «عليه السلام» كه فرمودند:

من زار الحسين يوم عاشوراء حتي يظل عنده باكيا.

مي توان استفاده كرد، كه شايد منظور از «ظل» سايه ي ظهر از شاخص نباشد، بلكه سايه ي آفتاب باشد مطلقا كه شب منظور بوده، چنان چه ابن مالك در شرح الفيه مي نويسد معني «ظل» را اتمام روز مي داند كه اول غروب است، و شريف رضي در شرح كافيه «ظل» را در استغراق تمام روزها استعمال كرده، و گفته: اين گونه مي گويند، زيد متفكر يعني تفكر او مستغرق در تمام روز است. و سيد علي خان در «شرح صمديه» نيز از او تبعيت كرده، مي گويند: «ظل» افاده ي اسم تمام روز را مي نمايد. بنابر اين چون تمام روز تمام شد، شب است، و شب يازدهم مانند شب دهم مشمول ثواب بيتوته مي شود، چون شب يازدهم محرم را كه شام عاشواري حسين است، بايد شب مصيبت صديقه ي طاهره ناميد؛ و به اعتبار اين كه آغاز اين كه آغاز مصيبت اين خاندان و شيعيان از اين شب شروع مي شود به اضافه كه اسارت خاندان كه متمم و مكمل شهات و جزء اخير و علت تام اين قيام خونين براي اثبات حقيقت دين اسلام و احياء احكام قرآن بوده، مي باشد. شب يازدهم در كربلا يك حالت اضطراب و تشويش و پريشاني دلخراشي دارد كه هيچ كجاي دنيا نظير ندارد، و آن شب كنار قبر حسين يادآوري يك سلسله مظالم بي رحمانه ي امويان است، و مظلوميت و استيحاش خون اندوه اهل بيت عصمت و طهارت است كه مقرون به ناله و ضجه و آه سوزان و دل بريان، طنين درد و نوا و ناله هاي زار بازماندگان است، كه عظمت مصيبت و تملك نفس اين زن و بچه را با يك متانت و وقار و سكينت و تربيت مهذبي نشان مي دهد كه چشم روزگار مات و مبهوت و خيره مانده است.

شب يازدهم در حقيقت آغاز اندوه مصيبت و تأثر و تأسف، يادآوري مصائب و پريشاني دل هاي سوزان و اشك هاي ريزان 84 زن و بچه است كه از مردان فداكار خود


ياد مي كنند، و آنها را برابر چشم خود از دم شمشير قطعه قطعه مي بينند، و به خون آغشته مشاهده مي كنند، و بر روي خاك بي غسل و كفن افتاده مي بينند، عاقبت كار را به خدا وا مي گذارند.

بيتوته ي شب يازدهم و همدردي با اهل بيت يك صله و تسليت براي حضرت صديقه ي طاهره است، به اضافه كه شب يازدهم شبي است كه حضرت فاطمه ي زهرا با پدر و شوهر و فرزندش در هودجي به زمين كربلا فرود آمدند تا از نزديك فاجعه ي مولمه را ببينند و عزاداري نوحه سرائي نمايند. و بيتوته در آن شب در حقيقت عرض تسليت و همدردي با صديقه ي كبري است، و جا دارد كه شيعيان در آن شب كربلا مانده و به چشمهاي خود امر كنند گريه كن، و به جاي اشك، سيل خون جاري كن بر اين مصيبتي كه از ستمكاران شقي بر پسر پيغمبر خاتم النبيين وارد شده.



أيها العينان فيضا

و استهلا لا تغيضا



و ابكيا بالطف ميتا

ترك الجسم رضيضا



لم أمرضه قتيلا

لا و لا كان مريضا



مردان آزاده و صاحبان احساسات ديني و دوستداران علم و اخلاق و فضيلت، به حكم جاذبه ي عمومي بايد در اين روز تاريخي در ساحت اقدس كشته شدگان راه تقوا و انسانيت و لباس عزا بر تن كنند و عصابه ي مصيبت زدگي ببندند و زانوي غم در بغل گيرند، و چون ماتم زدگان در كنار قبرش با عزاداران همكاري نمايند و تسليت بگويند، تعزيت بشنوند و دنيا را از اين فاجعه ي عظمي و تأثير آن خبردار كنند، چنان چه حضرت صادق «عليه السلام» به عبدالله بن سنان فرمود:

تحلل ازارك و تكشف عن ذراعيك و تمشي حافيا مكشوف الرأس و تفطر بعد العصر علي شربة من ماء ففي هذا الوقت تجلت الهيجاء عن آل محمد «صلي الله عليه و آله و سلم» و علي الثري سبعة عشر ما لهم في الارض شبيه، ثم قال: لو


كان رسول الله «صلي الله عليه و آله و سلم» حيا لكان هو المعزي بهم.



لو رسول الله يحيي بعده

قعد اليوم عليه للعزا



ميت تبكي له فاطمة

و أبوها و علي ذوالعلا



يا رسول الله يا فاطمة

يا أميرالمؤمنين المرتضي



عظم الله لك الأجر بمن

كض أحشاه الظما حتي قضي



فرمودند: لباس تميز بپوش، آستينها را بالا بزن و سر و پا برهنه باش، و بعد از عصر با كمي آب افطار كن، كه در آن وقت كارزار آل محمد به آخرين مرحله مي رسيد، و بر خاك پاك كربلا 17 تن از بني هاشم كه روي زمين شبيه و نظيري نداشتند خوابيدند. و اگر پيغمبر النبيين «صلي الله عليه و آله و سلم» مي بود، خود بر آنها عزاداري مي كرد، مجلس تعزيت فراهم مي ساخت.

و اكنون شماها اي دوستان آل محمد، پيغمبر و علي و فاطمه و امام حسن و ساير ائمه معصومين را به اين مصيبت تسليت و تعزيت بگوئيد.