چرا سر بريده ي حسين سوره ي كهف را خواند؟
«أم حسبت أن أصحاب الكهف و الرقيم كانوا من آياتنا عجبا...»
تا آخر آيه ي 30 كه مي فرمايد: «ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات انا لا نضيع أجر من أحسن عملا».
اين داستان كه از شگفتيهاي آيات الهي است در غالب تفاسير نقل شده است.
شيخ طوسي در «تبيان» [1] در ذيل سوره ي كهف، شيخ طبرسي در «مجمع البيان»، و ابوالفتوح رازي و طبري در تفسير خود نقل كرده اند. محمد بن جرير طبري در تاريخ خود و دميري در «حيوة الحيوان» در ذيل كلمه ي كلب، و مجلسي در «بحار» [2] نوشته.
در كتب عهد عتيق و كتب سرياني و كشفيات اروپائيها نيز اين داستان را عينا با همان بيان كه در قرآن فرموده نقل كرده اند، كه در كتابخانه هاي اروپا به زبان سرياني كتابي به نام: (Actedes Jaunts etnartyrs) در لايپزيك چاپ شده، وپل بهجان ايراني با زحمات زياد از كتابخانه هاي اروپا و آسيا جمع آوري كرده است، و يوسف بنيان ترجمه به فارسي كرده، و در السنه ي مختلفه ي شرقي و غربي نقل شده. و چون به پيشگاه قرآن عرضه شود، تقريبا همان حقايق تاريخي قرآن است. [3] .
پاورقي
[1] ج 1، ص 455.
[2] ج 5، ص 366.
[3] اول کسي که اين داستان را نگاشته مورخ يوناني 504 - 539 ميباشد، پس از آن اسقف الهي نويسندهي تاريخ فرانکها در 790 - 828 نقل کرده و سپس نويسندهي داستان 122 قديس با افسانه آميخته و برخي به نام داستان خفتگان نوشتهاند.
پرفسور از لوگريستنس در کتاب خود «ايران در زمان ساسانيان» ذکر کرده است.