بازگشت

اسامي زنها


حضرت زينب كبري «عليهاالسلام» ام كلثوم، فاطمه، صفيه، رقيه، ام هاني؛ اين شش نفر از اولاد علي «عليه السلام» بودند. فاطمه، سكينه، دختران سيدالشهداء. رباب، عاتكه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقيل، فضه نوبيه، كنيز خاص حسين، مادر وهب بن عبدالله، مادر آن جواني كه در معركه شهيد شد. [1] .




الا اي نيوشيده هوشيار

يكي نغز گفت آرمت گوش دار



به گيتي بسي رفت گفت و شنيد

كه تا آفرينش چنان شد پديد



به اندازه وهم خود هر كسي

سخنهاي بيهوده راند بسي



چو مرد از خرد ره نداند برون

خرد را شمارد همي رهنمون



كسي پا گذارد در اين دايره

كش از عشق در جان فتد نايره



تني گردد آگه ز سر خداي

كه از جان و دل سر نمايد فداي



نينديشد از تيغ و تير و كمان

نپرهيزد از زخم گرز و سنان



ننالد گر از زخم تير درست

شود تنش بر گونه ي خار پشت



وگر خيمه سوزندش و بارگاه

نگردد ز سوز درون دادخواه



پسر را اگر كشته بيند پريش

غم دل نهان دارد از جان خويش



وگر خسته بيند برادر به تيغ

ببندد زبان از فسوس و دريغ



وگر دختران بسته بيند به بند

و يا خواهران را سر اندر كمند



نگويد بجز شكر پروردگار

نمويد بر آن بستگان زار زار



وگر تير بارند بر پيكرش

همان شور يزدان بود بر سرش



وگر آب تازند بر پيكرش

نجنبد ز شادي دل اندر سرش



چنين درد در خورد هر مرد نيست

كسي جز حسين اهل اين درد نيست



نديدي كه در عرصه ي كربلا

چنان بود صابر به چندين بلا



لب تشنه جان داد نزد فرات

چو اسكندر از شوق آب حيات



ز يك سو تنش گشته آماج تير

ز يك سو زن و خواهرانش اسير



زنان سيه پوش از خيمه گاه

سيه كرده آفاق از دود آه






ز يك سو بهشتي ز جان دستگير

درون دوزخ و آهشان ز مهرير



سكينه به زنجير و زينب به بند

رقيه به غل عابدين در كمند



چو برگ گل از غم خراشيده روي

چو اوراق سنبل پريشيده موي



ولي اين همه زجر بي اجر نيست

كه زخمي كه جانان زند زجر نيست



بسي بد حسين نام در كوفيان

كه شد كشته و شد به دوزخ روان



نه هر كس كه شد كشته در كربلا

بود در قيامت ز اهل ولا



نه هر كس كه او را بود نام نيك

بود در قيامت سرانجام نيك [2] .




پاورقي

[1] عاشورا چه روزي است ص 371؛ کبريت احمر؛ لهوف سيد؛ روضة الشهداء؛ انساب الاشراف بلاذري ص 238 ج 5.

[2] قاآني ص 431.